مترادف و متضاد

<hr> مترادف شلیطه : دامن، شلیته

مترادف شلیطه : دامن، شلیته

شلیطه

شلیل

شلیک

شلیک بطور دسته جمعی

شلیک توپ برای ادای احترام

شلیک متوالی

شلیک کردن

<hr> مترادف شم : بویایی، بوییدن، مشام، بو، رایحه، ادراک، بینش <hr> برابر پارسی : بوی، بوی بردن، دریابی

مترادف شم : بویایی، بوییدن، مشام، بو، رایحه، ادراک، بینش برابر پارسی : بوی، بوی بردن، دریابی

شم

شما

شما هستید

<hr> مترادف شماتت : توبیخ، دشمن کامی، سرزنش، سرکوفت، عتاب، ملامت، نکوهش <hr> برابر پارسی : سرزنش، سرکوفت، نکوهش

مترادف شماتت : توبیخ، دشمن کامی، سرزنش، سرکوفت، عتاب، ملامت، نکوهش برابر پارسی : سرزنش، سرکوفت، نکوهش

شماتت

شماتت کردن

<hr> مترادف شمار : رقم، عدد، نمره، اندازه، حد، شماره، عداد، حساب، آمار، تعداد

مترادف شمار : رقم، عدد، نمره، اندازه، حد، شماره، عداد، حساب، آمار، تعداد

شمار

شمارا

<hr> مترادف شمارش : احتساب، حساب، محاسبه

مترادف شمارش : احتساب، حساب، محاسبه

شمارش

شمارش مجدد

شمارش معکوس

شمارش پذیر

شمارشگر

شمارشی

<hr> مترادف شمارنده : شمارشگر، محاسب

مترادف شمارنده : شمارشگر، محاسب

شمارنده

<hr> مترادف شماره : تعداد، حساب، دانه، رقم، عدد، عده، نمره

مترادف شماره : تعداد، حساب، دانه، رقم، عدد، عده، نمره

شماره

شماره 10

شماره 3

شماره ای

شماره دو

شماره شانزده

شماره شش

شماره شصت

شماره هفت

شماره گذاری نشده

شماره گرفتن

شماره یا عدد

شماره یک

شماس

<hr> مترادف شمال : خو، سرشت، نهاد، چهره، شکل، صورت، سمت چپ، یسار <hr> برابر پارسی : اپاختر

مترادف شمال : خو، سرشت، نهاد، چهره، شکل، صورت، سمت چپ، یسار برابر پارسی : اپاختر

شمال

شمال ایالت نیویورک

شمال باختری

شمال خاوری

شمال شرق

<hr> برابر پارسی : اباختر خورآیی

برابر پارسی : اباختر خورآیی

شمال شرقی

شمال غرب

<hr> برابر پارسی : اباختر خوربری

برابر پارسی : اباختر خوربری

شمال غربی

شمالا

<hr> برابر پارسی : اباختریک

شمالی

شماها

<hr> مترادف شمایل : پرتره، تصویر، تمثال، عکس، نقش، چهره، رخسار، صورت، خویها، سرشت ها <hr> برابر پارسی : فرتورها، پیکرها، چهره ها، فتن، نگاره ها

مترادف شمایل : پرتره، تصویر، تمثال، عکس، نقش، چهره، رخسار، صورت، خویها، سرشت ها برابر پارسی : فرتورها، پیکرها، چهره ها، فتن، نگاره ها

واژه های حرف "ش" - مترادف و متضاد