نوین گرایی

نوین گری

نپالی

نپتون

<hr> مترادف نپخته : خام، نارس، بی تجربه <hr> متضاد نپخته : پخته

مترادف نپخته : خام، نارس، بی تجربه متضاد نپخته : پخته

نپخته

نپذیرفتن

نپذیرنده

نپسندیدن

نپوشیده

<hr> مترادف نچ : خیر، لا، نه، نی <hr> متضاد نچ : بله، ها

مترادف نچ : خیر، لا، نه، نی متضاد نچ : بله، ها

نچ

نچسب

<hr> مترادف نژاد : اصل، تبار، دودمان، ذریه، عرق، گوهر، نتاج، نسب، نسل

مترادف نژاد : اصل، تبار، دودمان، ذریه، عرق، گوهر، نتاج، نسب، نسل

نژاد

نژاد اریایی قفقازی

نژاد انسان

نژاد انگلیسی و ساکنسونی

نژاد خوک سیاه امریکایی

نژاد زن

نژاد سفید پوست

نژاد سلت

نژاد قدیمی ژرمن

نژاد پرست

نژاد کلت یا سلت

نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس

نژاد یا شخص غالب

نژادشناسی

<hr> مترادف نژاده : اصیل، بزرگ زاده، گوهری، نجیب، نجیب زاده <hr> متضاد نژاده : بداصل

مترادف نژاده : اصیل، بزرگ زاده، گوهری، نجیب، نجیب زاده متضاد نژاده : بداصل

نژاده

نژادهای غیر سفید پوست

نژادپرستی

نژادی

<hr> مترادف نژند : افسرده، پژمان، پژمرده، آزرده، حزین، غمگین، غمین، ملول، خشمناک، غضبناک

مترادف نژند : افسرده، پژمان، پژمرده، آزرده، حزین، غمگین، غمین، ملول، خشمناک، غضبناک

نژند

<hr> مترادف نژنداختر : بدبخت، بدطالع، بیچاره، مفلوک <hr> متضاد نژنداختر : بلنداختر

مترادف نژنداختر : بدبخت، بدطالع، بیچاره، مفلوک متضاد نژنداختر : بلنداختر

نژنداختر

<hr> مترادف نژندی : افسردگی، پژمردگی، آزردگی، حزن، رنجیدگی، ملالت، سرگشتگی، فروماندگی، خشم، غضب

مترادف نژندی : افسردگی، پژمردگی، آزردگی، حزن، رنجیدگی، ملالت، سرگشتگی، فروماندگی، خشم، غضب

نژندی

نک

نکات برجسته یا جالب

نکات دقیق وظریف

<hr> مترادف نکاح : ازدواج، پیوند، تزویج، زناشویی، عروسی، وصلت <hr> متضاد نکاح : طلاق <hr> برابر پارسی : زناشویی

مترادف نکاح : ازدواج، پیوند، تزویج، زناشویی، عروسی، وصلت متضاد نکاح : طلاق برابر پارسی : زناشویی

نکاح

نکاحموقت

نکاحی

<hr> مترادف نکال : آزار، اذیت، شکنجه، عقوبت

مترادف نکال : آزار، اذیت، شکنجه، عقوبت

نکال

<hr> مترادف نکبت : ادبار، بدبختی، تنگی، تیره بختی، تیره روزی، خواری، ذلت، رنج، سیه روزی، ضراء، فلاکت، مصیبت، نحوست، وبال <hr> متضاد نکبت : سعادت <hr> برابر پارسی : خواری، بدبختی، رنج

مترادف نکبت : ادبار، بدبختی، تنگی، تیره بختی، تیره روزی، خواری، ذلت، رنج، سیه روزی، ضراء، فلاکت، مصیبت، نحوست، وبال متضاد نکبت : سعادت برابر پارسی : خواری، بدبختی، رنج

نکبت

<hr> مترادف نکبت بار : فلاکت آمیز، مفلوکانه، منحوس، نکبت آلود، پرمشقت، رنجبار <hr> برابر پارسی : رنج آور

مترادف نکبت بار : فلاکت آمیز، مفلوکانه، منحوس، نکبت آلود، پرمشقت، رنجبار برابر پارسی : رنج آور

نکبت بار

نکبتآلود

نکبتبار

نکبتی

<hr> مترادف نکته : مسئله، مضمون، مطلب، دقیقه، لطیفه، رمز، سر <hr> برابر پارسی : پارسی است، برگزیده

مترادف نکته : مسئله، مضمون، مطلب، دقیقه، لطیفه، رمز، سر برابر پارسی : پارسی است، برگزیده

نکته

نکته برجسته

<hr> مترادف نکته بین : باریک بین، دقیق، نکته دان، نکته سنج

مترادف نکته بین : باریک بین، دقیق، نکته دان، نکته سنج

نکته بین

<hr> مترادف نکته بینی : باریک بینی، دقت، نکته گیری

مترادف نکته بینی : باریک بینی، دقت، نکته گیری

واژه های حرف "ن" - مترادف و متضاد