صفحه اصلی
مترادف و متضاد
واژه های حرف "چ" - مترادف و متضاد
چهار جزئی
چهار درام یا تراژدی
چهار دست و پا
چهار دست و پا را محکم بستن
چهار دستان
چهار دکمه
چهار راه اتوبان
چهار سال یک بار
چهار ضلعی غیر منظم
چهار ظرفیتی
چهار عضوی
چهار قلو
چهار لا
چهار لوله ای
چهار نسخه ای
چهار نعل دودیدن
چهار نعل رفتن
چهار نعل روی
چهار نفری
چهار نمایش
چهار واحدی
چهار وزنی
چهار پر
چهار پهلو
چهار چرخه
چهار چوب جگنی
چهار چوپ در و هر چیز دیگری
چهار چوپ درب و هر چیز دیگری
چهار کنجی
چهار گوش دراز
چهار گوش کردن
چهار گوشه
چهار گونه
چهاربر
چهارجانبه
چهاردست
چهارده تایی
چهارده روز
چهاردهم
چهاردهمین
چهاردیواری
چهارراه
چهارزانو
چهارسویی
چهارشانه
چهارشنبه
چهارضلعی
چهارم
بیشتر