صفحه اصلی
فارسی به عربی
واژه های حرف "ب" - فارسی به عربی
با صدای بلند خواندن
با صدای بلند نطق کردن
با صدای تلپ افتادن
با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
با صدای تیز و زیر حرف زدن
با صدای جیغ صحبت کردن
با صدای رسا
با صدای رعد اسا ادا کردن
با صدای زیر
با صدای نرم وعاشقانه سخن گفتن
با صدای وزوز حرکت کردن
با صدایی موزون خواندن
با صرار وادار کردن
با صرفه
با صمغ پوشاندن
با ضرب وجرح مشروب ساختن
با ضربات پیاپی زدن
با ضربت بیهوش کننده ای حریف رابزمین زدن
با طراوت کردن
با طناب بستن
با طناب نگه داشتن
با طیب خاطر
با عجله
با عصا زدن
با عطر و روغن تدهین کردن
با عظمت
با علا ءم مشخصه ممتاز کردن
با علا یم نشان دادن
با علف پوشاندن
با فرستادگان … مذاکره نمود
با فریاد گفتن
با فلز پوشاندن
با فلزپوشاندن
با قاشق برداشتن
با قالب بشکل دراوردن
با قایق الواری رفتن یافرستادن
با قایق باری کالا حمل کردن
با قایق حمل کردن
با قدم اهسته رفتن
با قدم پیمودن
با قشر و پوست پوشاندن
با قلع یا حلبی پوشاندن
با لب لمس کردن
با لثه جویدن
با لغات بیان کردن
با لنگر بستن یا نگاه داشتن
با لهجه مخصوصی صحبت کردن
با لوح سنگ پوشاندن
بیشتر