صفحه اصلی
فارسی به عربی
واژه های حرف "ع" - فارسی به عربی
عدم توازن
عدم توافق
عدم توجه بعالم مادی
عدم توفیق
عدم تکافو
عدم تکامل
عدم ثبات
عدم درک
عدم دقت
عدم ربط
عدم رشد فکری
عدم رضایت
عدم رعایت
عدم رغبت
عدم شمول
عدم صحت
عدم صلا حیت
عدم صلاحیت
عدم صلاحیت (اختیارات)
عدم قابلیت
عدم قدرت تکلم
عدم قدرت تکلم (در نتیجه ضایعات دماغی)
عدم مشاوره در تصمیم گیریها
عدم موافقت
عدم موفقیت
عدم موفقیت طرح
عدم هم اهنگی داشتن
عدم وابستگى به
عدم وجود رنگ دانه در بدن
عدم وفق
عدم پیوستگی
عدم چسبندگی
عدم کاردانی
عدم کف نفس
عده تفنگدار
عده سربازان
عده کارمند اماده برای انجام امری
عدو
عدول کرد از
عدول کردن
عذاب
عذاب دادن
عذاب دهنده
عذر
عذر خواستن
عذر نا پذیر
عرب
عربی
بیشتر