صفحه اصلی
فارسی به عربی
واژه های حرف "پ" - فارسی به عربی
پرجلوه
پرجلوه ساختن
پرجمعیت
پرجمعیت کردن
پرحادثه
پرحباب
پرحرف
پرحرفی کردن
پرخاش
پرخاش کردن
پرخاشگر
پرخرج
پرخطر
پرخور
پرداخت
پرداخت اضافی
پرداخت به
پرداخت رنگ وروغن
پرداخت غرامت
پرداخت مالیات
پرداخت مجدد
پرداخت کار
پرداخت کردن
پرداختن
پرداختن به
پرداختن مخارج
پرداختن و تصفیه کردن
پرداختن و تصفیه کردن(وام و ادعا)
پرداختنی
پردار
پردارکردن
پردازانه
پردازنده مرکزی
پردازه
پردل
پردلی
پرده
پرده ء دل
پرده ء پشت صحنه ء تاتر
پرده برداری
پرده جزء صحنه نمایش
پرده زدن
پرده صماخ
پرده قالیچه نما
پرده نازک
پرده نقاشی
پرده نقش دار
پرده نمابش
بیشتر