صفحه اصلی
فارسی به عربی
واژه های حرف "چ" - فارسی به عربی
چیز درست و دست نخورده
چیز درهم و برهم
چیز زاءد
چیز سخت
چیز سفت یا غلنبه
چیز سنگین
چیز سنگینی که روی زمین کشیده میشود
چیز شگفت
چیز ضروری
چیز عالی
چیز عجیب
چیز عجیب و غریب
چیز عزیز و پربها
چیز غریب
چیز غریب و خنده دار
چیز غریب وخنده دار
چیز فکری
چیز قابل (شایان) ذکرى نیست
چیز قابل ذکرى نیست
چیز قشنگ و بی مصرف
چیز لذیذ
چیز معطر
چیز مفید و سودمند
چیز ممکن
چیز ناصحیح و غلط
چیز نخبه
چیز نهان شده
چیز نو
چیز هشت گوشه
چیز پست و بی ارزش
چیز پهن
چیز پیچیده
چیز چسبناک
چیز کج
چیز گفتنى اى نیست
چیز گفتنىاى نیست
چیز یافته
چیزتازه اوردن
چیزخراش دهنده(مثل نوک سوزن)
چیزدرست ودست نخورده
چیزغریب
چیزفکری
چیزقشنگ وبی مصرف
چیزهای جویدنی
چیزهای کناری یا ثانوی
چیزهای کناری یاثانوی
چیزکم ارزش وجزءی
چیزی
بیشتر