baggings

baggit

baggravation

<hr> معنی : شل، قلنبه، باد کرده، ول، کیسهای متورم <hr> معانی دیگر : باد کرده (مثل کیسه ی پر)، پف کرده، گل و گشاد

معنی : شل، قلنبه، باد کرده، ول، کیسهای متورم معانی دیگر : باد کرده (مثل کیسه ی پر)، پف کرده، گل و گشاد

baggy

baggy bermudas

baggy eyes

baggy jeans

baggy pants

baggy trousers

baggyrinkle

baggywrinkle

bagh

baghamshah formation or baghamshah or baghamshah

<hr> شهر بغداد پایتخت عراق (bagdad هم می نویسند)

شهر بغداد پایتخت عراق (bagdad هم می نویسند)

baghdad

baghdad betty

baghdadite

bagheli

bagherzadeh

baghla

baghodler

baghouse

bagie

bagios

bagirmi

bagle

bagley entrance correction

baglike

bagmaker

bagmaking

<hr> (انگلیس)، مامور فروش (سیار)، بازرگان سیار

(انگلیس)، مامور فروش (سیار)، بازرگان سیار

bagman

bagnes

bagnet

bagnette

<hr> (مهجور) حمام ترکی، حمام عمومی، (مهجور) زندان (شمال افریقا و خاورمیانه)، زندان شرقی، فاحشه خانه، جنده خانه، گرمابه

(مهجور) حمام ترکی، حمام عمومی، (مهجور) زندان (شمال افریقا و خاورمیانه)، زندان شرقی، فاحشه خانه، جنده خانه، گرمابه

bagnio

bagnios

bagnoschiuma

bagnut

bago

bagobo

bagonet

bagong

<hr> معنی : پرحرف <hr> معانی دیگر : (موسیقی) بگ پایپ (آلت موسیقی بادی ویژه ی اسکاتلند)، نی انبان، نی انبان که در اسکاتلند مرسوم است، پرحرفی

معنی : پرحرف معانی دیگر : (موسیقی) بگ پایپ (آلت موسیقی بادی ویژه ی اسکاتلند)، نی انبان، نی انبان که در اسکاتلند مرسوم است، پرحرفی

واژه های حرف "b"