صفحه اصلی
لغت نامه دهخدا
واژه های حرف "ق" - لغت نامه دهخدا
قصب پوش
قصبا
قصباء
قصبات
قصبانی
قصباه
قصبتین
قصبستان
قصبله
قصبه
قصبه الاصبع
قصبه الانف
قصبه البلاد
قصبه الریه
قصبه السواد
قصبه القریه
قصبه المری
قصبه رود
قصبه شام
قصبه شهر
قصبه معمره
قصبه منیعات
قصبه نصار
قصبه و توابع
قصبه ٔ صغری
قصبه ٔ کبری
قصبهالاصبع
قصبهالانف
قصبهالبلاد
قصبهالریه
قصبهالسواد
قصبهالقریه
قصبهالمری
قصبچه
قصبک
قصبی
قصد
قصد داشتن
قصد کردن
قصدا
قصدار
قصداری
قصدال
قصداً
قصدران
قصده
قصدیر
قصدیره
بیشتر