صفحه اصلی
لغت نامه دهخدا
واژه های حرف "ک" - لغت نامه دهخدا
کافور هندی
کافور کاسه
کافور گستردن
کافور گون
کافور یهود
کافور یهودی
کافور یهودیه
کافورالکعک
کافوربار
کافوربو
کافوربوی
کافوربویه
کافوربیز
کافوربیزی
کافورخوار
کافورخورده
کافوردان
کافوردم
کافورسار
کافورسپرم
کافورموی
کافورنهاد
کافورپوش
کافورپیکر
کافورگون
کافوری
کافورین
کافوریه
کافچ
کافی
کافی آباد
کافی اباد
کافی اردوبادی
کافی اسلام
کافی الاوحد
کافی البخاری
کافی الدین
کافی الملک
کافی المهمات
کافی الکفاه
کافی بافی
کافی بودن
کافی خراسان
کافی رای
کافی ریخی
کافی همدانی
کافی هندی
کافیجی
بیشتر