صفحه اصلی
لغت نامه دهخدا
واژه های حرف "ک" - لغت نامه دهخدا
کرنش کردن
کرنفه
کرنق
کرنلیوس
کرنلیوس تاسیتوس
کرنه
کرنوکر
کرنچ
کرنک
کرنگ
کرنگان
کرنگانی
کرنگاه
کرنگه
کرنی
کرنیب
کرنیفه
کرنیلیوس
کرنیه
کره
کره بر
کره برآوردن
کره براوردن
کره بستن
کره بند
کره تاز
کره تن
کره تیف
کره خوری
کره دان
کره رو
کره رود
کره زدن
کره زده
کره سنی
کره سیاه
کره نای
کره پا
کره کاب
کره کره
کره کشی کردن
کره کشیدن
کره گرفتن
کره گه
کره گیری
کره یا
کرها
کرهاً
بیشتر