دانشنامه آزاد فارسی

پاکس

پاکستان

پاکستان شرقی

پاکستون سر جوزف

پاکسه

پاکسوس

پاکسی

پاکمان

پاکور

پاکور اشکانی اول

پاکور اشکانی دوم

پاکولا الن جی

پاکوویوس مارکوس

پاکوکو

پاکیزه جم علی

پاگامو

پاگان

پاگانیسم

پاگانینی نیکولو

پاگشایی

پاگو پاگو

پاگودا

پاگیری

پای جان دیوید

پای خر

پای خرس

پای خرسیان

پای سنگرنشینان

پای شیر

پای ورزشکار

پای پرانتزی

پایا علی

پایاب

پایانه ساده

پایانه هوشمند

<hr> مترادف پایتخت : پاتخت، تختگاه، دارالاماره، دارالسلطنه، دارالملک، شاه نشین، عاصمه

مترادف پایتخت : پاتخت، تختگاه، دارالاماره، دارالسلطنه، دارالملک، شاه نشین، عاصمه

پایتخت

<hr> مترادف پایدار : استوار، بادوام، باقی، برقرار، پابرجا، پایا، ثابت، جاوید، جاویدان، لایزال، ماندنی، محکم، مدام، مستدام، مستقر، مقاوم، نوشه، واثق <hr> متضاد پایدار : ناپایدار، سست

مترادف پایدار : استوار، بادوام، باقی، برقرار، پابرجا، پایا، ثابت، جاوید، جاویدان، لایزال، ماندنی، محکم، مدام، مستدام، مستقر، مقاوم، نوشه، واثق متضاد پایدار : ناپایدار، سست

پایدار

پایدار ساز

<hr> مترادف پایداری : استقامت، استواری، پایمردی، تحمل، ثبات، ثبوت، دوام، مدافعه، مداومت، مقاومت <hr> متضاد پایداری : ناپایداری

مترادف پایداری : استقامت، استواری، پایمردی، تحمل، ثبات، ثبوت، دوام، مدافعه، مداومت، مقاومت متضاد پایداری : ناپایداری

واژه های حرف "پ" - دانشنامه آزاد فارسی