دانشنامه اسلامی

حبیب الله عباس ابادی اصفهانی

<hr> برابر پارسی : بی گمان، بی سخن، هر آینه، باری، به ناگزیر، به راستی، بی گفتگو، بایسته، باید

برابر پارسی : بی گمان، بی سخن، هر آینه، باری، به ناگزیر، به راستی، بی گفتگو، بایسته، باید

<hr> مترادف حتی : تا، تا اینکه، حتا، ولو، هم <hr> برابر پارسی : تا، تا آنجاکه، با این که، تا انجا که، تا جایی که، هتا، هرچند

مترادف حتی : تا، تا اینکه، حتا، ولو، هم برابر پارسی : تا، تا آنجاکه، با این که، تا انجا که، تا جایی که، هتا، هرچند

<hr> مترادف حج : زیارت، زیارت کعبه، آهنگ، حرکت، قصد، آهنگ کردن، قصد کردن، به زیارت رفتن، با دلیل غلبه کردن

مترادف حج : زیارت، زیارت کعبه، آهنگ، حرکت، قصد، آهنگ کردن، قصد کردن، به زیارت رفتن، با دلیل غلبه کردن