دانشنامه اسلامی

خالصه

<hr> برابر پارسی : سارا، سارایی

برابر پارسی : سارا، سارایی

خالصی

خالصی محمدباقر

<hr> مترادف خالق : آفریدگار، آفرینشگر، آفریننده، جان آفرین، خدا، صانع، سازنده <hr> متضاد خالق : مخلوق، مبدع، موجد <hr> برابر پارسی : آفریدگار، آفرینشگر، آفریننده، دادار

مترادف خالق : آفریدگار، آفرینشگر، آفریننده، جان آفرین، خدا، صانع، سازنده متضاد خالق : مخلوق، مبدع، موجد برابر پارسی : آفریدگار، آفرینشگر، آفریننده، دادار

خالق

خالق انار

خالقی مطلق جلال

<hr> مترادف خاله : خواهر مادر ، لک، لکه، تک خال <hr> متضاد خاله : خال، خالو، دایی، عم، عمو، عمه <hr> برابر پارسی : مادرتای، دایزه، مِرخا

مترادف خاله : خواهر مادر ، لک، لکه، تک خال متضاد خاله : خال، خالو، دایی، عم، عمو، عمه برابر پارسی : مادرتای، دایزه، مِرخا

خاله

خاله زاده

خالک

<hr> مترادف خام : ناپخته، نپخته ، بی تجربه، تازه کار، مبتدی، ناآزموده، نامجرب، نوپیشه، نارس، نارسا، کال ، بی ربط، بیهوده، نسنجیده، باطل، یاوه، خامه، قلم، کلک، ناآراسته، ناپیراسته، ناتراشیده، صیقل نیافته، خا <hr> متضاد خام : پخته، مجرب، رسیده

مترادف خام : ناپخته، نپخته ، بی تجربه، تازه کار، مبتدی، ناآزموده، نامجرب، نوپیشه، نارس، نارسا، کال ، بی ربط، بیهوده، نسنجیده، باطل، یاوه، خامه، قلم، کلک، ناآراسته، ناپیراسته، ناتراشیده، صیقل نیافته، خا متضاد خام : پخته، مجرب، رسیده

خام

خامدون

خامدین

خامس ال عبا

خامسه

خامنه ای سید علی

خامنه ای محمد

<hr> مترادف خاموشی : خموشی، سکوت، صمت ، گویایی، اطفا، تاریکی <hr> متضاد خاموشی : شلوغی، روشنایی، روشنی

مترادف خاموشی : خموشی، سکوت، صمت ، گویایی، اطفا، تاریکی متضاد خاموشی : شلوغی، روشنایی، روشنی

خاموشی

خان بابا خان بن حاج علی قلی خان ایلخانی بختیاری

خان محمد اردبیلی اصفهانی

خانبابا بیانی

خانبابا مشار

خاندان ابتهاج

خاندان ابن خاتون

خاندان ابن زهر

خاندان ابن ظهیره

خاندان ابن فرات

خاندان ابن فهد

خاندان ابن قاضی شهبه

خاندان ابن منده

خاندان ابن نما

خاندان احمدی

خاندان اخوی

خاندان ادمیت

خاندان ادهم

خاندان ارفع

خاندان اسفندیاری

خاندان اسکندری

خاندان اشتری

خاندان اشتیانی

خاندان اشرفی

خاندان اشعریون

خاندان اعتصامی

خاندان اعتماد مقدم

خاندان افشار

خاندان اقبال

خاندان ال اشعر

خاندان ال خرسان

خاندان ال شبیر خاقانی

واژه های حرف "خ" - دانشنامه اسلامی