گویش مازنی

بلن هاکردن

بلن چک

بلن کان

<hr> مترادف بلند : دراز، طولانی، طویل ، رفیع، شاهق، مرتفع ، شامخ، عالی، متعالی، منیع، والا ، بم ، افراخته، افراشته، کشیده، رسا <hr> متضاد بلند : کوتاه، قصیر، پست، زیر، نارسا

مترادف بلند : دراز، طولانی، طویل ، رفیع، شاهق، مرتفع ، شامخ، عالی، متعالی، منیع، والا ، بم ، افراخته، افراشته، کشیده، رسا متضاد بلند : کوتاه، قصیر، پست، زیر، نارسا

بلند

بلند مرخا

بلندمازو

بلندهاکئردن

بلندچک

<hr> مترادف بلندی : ارتفاع، اوج، علو، رفعت، سربالایی، فراز، قدر ، رسایی، شدت، طول، درازی، ارزش، اعتبار، طولانی بودن <hr> متضاد بلندی : پستی، حضیض، سفل، کوتاهی

مترادف بلندی : ارتفاع، اوج، علو، رفعت، سربالایی، فراز، قدر ، رسایی، شدت، طول، درازی، ارزش، اعتبار، طولانی بودن متضاد بلندی : پستی، حضیض، سفل، کوتاهی

بلندی

بلنگ

بلنگ بنه

بلنگ بی

بلنگ چش

بلنگا

بلنگه بلنگه

بلنگو

بلنگیین

بلنی

بله هادائن

بله هایتن

بله پلا

بلو

بلو دم

بلوتک

بلوتی یارو

بلودار

بلودسته

<hr> مترادف بلور : آبگینه، زجاج، شیشه، شیشه شفاف، منشور، کریستال <hr> برابر پارسی : مَها، زمج، مها

مترادف بلور : آبگینه، زجاج، شیشه، شیشه شفاف، منشور، کریستال برابر پارسی : مَها، زمج، مها

بلور

بلور تخم

بلوره

بلوسن

بلوش

بلونگ

بلوپاس

بلوچلی

بلوچی خل

<hr> مترادف بلوک : قسمت، منطقه، ناحیه، قطعه، دهستان، جماعت، دسته، گروه، قطعات سنگ یا سیمان، تابوک، ردیف ساختمانهای موازی

مترادف بلوک : قسمت، منطقه، ناحیه، قطعه، دهستان، جماعت، دسته، گروه، قطعات سنگ یا سیمان، تابوک، ردیف ساختمانهای موازی

واژه های حرف "ب" - گویش مازنی