نقل قول ها

<hr> مترادف دشنه : چاقو، خنجر، شمشیر، کارد، نیزه

مترادف دشنه : چاقو، خنجر، شمشیر، کارد، نیزه

دشنه

دشیل همت

دعبل خزاعی

<hr> برابر پارسی : دفتر یادبود، دفتر یادمان ها

برابر پارسی : دفتر یادبود، دفتر یادمان ها

دفتر خاطرات

دفتر یادداشت طلایی

دفترچه امیدبخش

دفترچه خاطرات

دقیقی

دل تاریکی

دل شکسته

دلخون

<hr> مترادف دلداده : دلربا، محبوب معشوق، نگار، وامق، دلبسته، شیدا، شیفته، عاشق، مفتون

مترادف دلداده : دلربا، محبوب معشوق، نگار، وامق، دلبسته، شیدا، شیفته، عاشق، مفتون

دلداده

<hr> مترادف دلربایی : جذبه، دلال، دلبری، غمزه، غنج، قر، کرشمه

مترادف دلربایی : جذبه، دلال، دلبری، غمزه، غنج، قر، کرشمه

دلربایی

دلشدگان

دلمیرا اگوستینی

<hr> مترادف دلکش : خوشایند، دلپذیر، دلپسند، دلچسب، دلربا، شیرین، مطبوع، نغز <hr> متضاد دلکش : نامطبوع

مترادف دلکش : خوشایند، دلپذیر، دلپسند، دلچسب، دلربا، شیرین، مطبوع، نغز متضاد دلکش : نامطبوع

دلکش

<hr> مترادف دلیر : باشهامت، بهادر، بی باک، بی پروا، پرجگر، پهلوان، تهمتن، جرئتمند، جنگاور، دلاور، رزم آور، رشید، شاطر، شجاع، صفدر، قوی، گرد، مبارز، متهور، نترس <hr> متضاد دلیر : ترسو، جبون

مترادف دلیر : باشهامت، بهادر، بی باک، بی پروا، پرجگر، پهلوان، تهمتن، جرئتمند، جنگاور، دلاور، رزم آور، رشید، شاطر، شجاع، صفدر، قوی، گرد، مبارز، متهور، نترس متضاد دلیر : ترسو، جبون

دلیر

<hr> مترادف دلیری : تهور، جرئت، جسارت، جلادت، جلدی، دلاوری، شجاعت، شهامت، گستاخی، مردانگی <hr> متضاد دلیری : جبن

مترادف دلیری : تهور، جرئت، جسارت، جلادت، جلدی، دلاوری، شجاعت، شهامت، گستاخی، مردانگی متضاد دلیری : جبن

دلیری

دلیل بوبکر

دم را دریاب

دماوند

دمشق

<hr> برابر پارسی : مردم سالاری، مردمسالاری

برابر پارسی : مردم سالاری، مردمسالاری

واژه های حرف "د" - نقل قول ها