صفحه اصلی
واژه نامه بختیاریکا
واژه های حرف "ب" - واژه نامه بختیاریکا
بره یه کله
برهراسیدن
برهم زننده نظم
برهنه
برهنه سر
برهه
برهوو
برو
بروبرو
بروت
بروز دادن
برون
برون رفتن
بروه
برپا کردن
برچ
برچ برچی
برچا
برچسب
برچستن
برچی
برچیدن
برچیدن کامل
برچیده شونده
برچیننده
برک
برک بر
برکت
برکردن
برکشیدن
برکشیده
برکندن
برکنده
برکوبیده شدن
برگ
برگ خشک درختان
برگ درختان
برگ شندن
برگ شو
برگ کر
برگ کر کردن
برگرداندن
برگرداننده
برگرفتن
برگشت ناپذیر
برگشتن
برگشتنی
برگشتی گریدن
بیشتر