صفحه اصلی
واژه نامه بختیاریکا
واژه های حرف "ع" - واژه نامه بختیاریکا
علفزار
علم کردن
علمت
علمدار
علوفه
علوفه خشک شده انباری
علوفه ها تازه سر براورده در چراگاه ها
علی جان وند
علی شه وند
علیرضا وند
علیمردان خانی
علینه یار کردن
عمدی
عمل اودن
عمل ضرب
عمه
عمو
عمو زاده
عمو زادگان
عمود
عمیق
عناصر
عنصر فشار
عنکبوت
عهده دار شدن
عهده زیدن
عهده گرفتن
عهدی که در ان اعضای سگ را برای مردگان شخص شکننده پیمان نفرین می کنند
عوارض
عوت کردن بیماری
عوض بدل
عوض شدن
عوضی
عکاشه
عیار
عیاری
عیاری کردن
عیال
عیب
عیب جویی کردن
عیب و ایراد
عید نوروز
عید گپ
عیدی وند
عیش و نوش
عیشووگردی
عیو دار