صفحه اصلی
واژه نامه بختیاریکا
واژه های حرف "پ" - واژه نامه بختیاریکا
پر نفوذ
پر و بال دادن
پر و مل
پر و پا
پر وا من کردن
پر پر سیل کردن
پر پلنگ
پر پلو
پر پوست بیدن
پر پیش
پر کاسولک
پر کبر
پر کردن
پر کلوری
پر کندن
پر کندن مرغ
پر کهنستن
پر کوگی
پر گدن
پر گویی کردن
پرانتزی یا پا باز راه رفتن
پراندن
پراکندن
پراکندن خاک
پراکنده
پراکنده شدن
پراکنده کردن
پراکندگی
پراکندگی خبر
پربلستن
پربله
پرت
پرت دادن
پرت و پلا
پرت کردن
پرت کهنا
پرتاب
پرتاب پا
پرتابگر
پرتاخت کردن
پرتال
پرتحمل
پرتو
پرتک
پرتگاه
پرتین
پرخاشگر
پرخرج
بیشتر