صفحه اصلی
واژه نامه بختیاریکا
واژه های حرف "ک" - واژه نامه بختیاریکا
کمورو
کمپرسور
کمپوست
کمپیر
کمچه
کمچه قفیزکردن
کمچه کولیز
کمچه کولیزی
کمک
کمک چوپان
کمک کردن
کمک کردن به هم
کمیت
کمین
کمین کرده
کمینک
کمینگاه
کن هیل
کن و شور
کن و ون
کن وکال
کن کن
کن کن مالا
کنا
کنار
کنار نهادن
کنار هم بودن
کنار پرزین
کنار گذاشتن لباس لری و استفاده از البسه امروزی
کناره
کناره گرفتن
کناره گیری
کنارو
کنارچه
کنایه
کنایه از بیگانه و غیر خودی
کنایه از فقیر
کنایه دار
کنترل
کنترل کردن خود
کنترل کردن مکالمه
کنج
کنج و رنج
کنجر
کنجکاوی
کند
کند به کیسن کردن
کند به گل
بیشتر