انگلیسی به انگلیسی

<hr> (از نظر علایق وسلیقه و دانش و همدردی و غیره) گسترده کردن، آزاده کردن، کاتولیک کردن، کاتولیک شدن

(از نظر علایق وسلیقه و دانش و همدردی و غیره) گسترده کردن، آزاده کردن، کاتولیک کردن، کاتولیک شدن

catholicize

<hr> (قدیمی) داروی همه ی بیماری ها، نوشدارو، اکسیر

(قدیمی) داروی همه ی بیماری ها، نوشدارو، اکسیر

catholicon

<hr> (امریکا - خودمانی) فاحشه خانه

(امریکا - خودمانی) فاحشه خانه

cathouse

cathy

<hr> معنی : یون مثبت <hr> معانی دیگر : (برق و مکانیک) کاتیون (یون دارای بار مثبت) (در مقابل: آنیون anion)، فرویند، kation : یون مثبت

معنی : یون مثبت معانی دیگر : (برق و مکانیک) کاتیون (یون دارای بار مثبت) (در مقابل: آنیون anion)، فرویند، kation : یون مثبت

cation

<hr> معنی : دارای کاتیون فعال <hr> معانی دیگر : دارای کاتیون فعال

معنی : دارای کاتیون فعال معانی دیگر : دارای کاتیون فعال

cationic

cationically

<hr> (گیاه شناسی) گل آذین دم گربه ای، گل دم گربه ای (مثل گل درخت گردو و تبریزی)، آرایش نگینی، گل بیدمشک ومانند ان

(گیاه شناسی) گل آذین دم گربه ای، گل دم گربه ای (مثل گل درخت گردو و تبریزی)، آرایش نگینی، گل بیدمشک ومانند ان

catkin

catlett

catlick

<hr> گربه سان، گربه مانند، بی صدا، پاور چین، یواشکی، گربه وار، اهسته رو

گربه سان، گربه مانند، بی صدا، پاور چین، یواشکی، گربه وار، اهسته رو

catlike

catlike flexibility

<hr> بچه گربه، زه، چاقوى تشریح یاجراحى

بچه گربه، زه، چاقوى تشریح یاجراحى

catling

catmint

<hr> معنی : چرت کوتاه، خواب سبک وکوتاه، چرت زدن <hr> معانی دیگر : خواب کوتاه، چرت، قیلوله، چاشتخواب، خواب نیمروز، چرت روی صندلی

معنی : چرت کوتاه، خواب سبک وکوتاه، چرت زدن معانی دیگر : خواب کوتاه، چرت، قیلوله، چاشتخواب، خواب نیمروز، چرت روی صندلی

catnap

catnep

<hr> (گیاه شناسی) گل نپتون، علف گربه (گیاه خوشبویی به نام لاتین nepeta cataria - از تیره ی نعناعیان که گلبرگ آن مثل چای مصرف می شود)، سنبل بری

(گیاه شناسی) گل نپتون، علف گربه (گیاه خوشبویی به نام لاتین nepeta cataria - از تیره ی نعناعیان که گلبرگ آن مثل چای مصرف می شود)، سنبل بری

catnip

cato

cato the censor

cato the elder

cato the younger

<hr> وابسته به ایینه ونور منعکس شده

وابسته به ایینه ونور منعکس شده

catoptric

catoptrical

catoptrically

<hr> (فیزیک - بخشی از نورشناسی optics که با بازتاب نور از آینه و سطوح آینه مانند سر و کار دارد) آینه شناسی، گفتاردرانعکاس نور، مبحکایینه

(فیزیک - بخشی از نورشناسی optics که با بازتاب نور از آینه و سطوح آینه مانند سر و کار دارد) آینه شناسی، گفتاردرانعکاس نور، مبحکایینه

catoptrics

cats and dogs

<hr> نخ بازى سرانگشت، بربازى، شست بازى

نخ بازى سرانگشت، بربازى، شست بازى

cats cradle

cats eye

cats have nine lives

<hr> ساده لوح، الت دست دیگران، گره پنجه گربه اى

ساده لوح، الت دست دیگران، گره پنجه گربه اى

cats paw

catskill

catskills

catsuit

<hr> معنی : سوس گوجه فرنگی <hr> معانی دیگر : رجوع شود به: ketchup

معنی : سوس گوجه فرنگی معانی دیگر : رجوع شود به: ketchup

catsup

<hr> (گیاه شناسی) اکالیفا، کرفو، گرز، دم گربه، لویی (جنس typha از خانواده ی cattail به ویژه t. angustifloia و t. latifolia ـ وابسته به گیاهان تیره ی typhaceae از راسته ی typhales از گیاهان تک لپه ای و باتلاق زی)، پته لویی

(گیاه شناسی) اکالیفا، کرفو، گرز، دم گربه، لویی (جنس typha از خانواده ی cattail به ویژه t. angustifloia و t. latifolia ـ وابسته به گیاهان تیره ی typhaceae از راسته ی typhales از گیاهان تک لپه ای و باتلاق زی)، پته لویی

cattail

cattalo

cattery

<hr> معنی : گربه وار <hr> معانی دیگر : حیله گرانه

معنی : گربه وار معانی دیگر : حیله گرانه

cattily

cattiness

<hr> معنی : عاری از لطف، حیله گرانه <hr> معانی دیگر : گربه سان، گربه مانند، گربه خو، گربه وار، اهسته رو

معنی : عاری از لطف، حیله گرانه معانی دیگر : گربه سان، گربه مانند، گربه خو، گربه وار، اهسته رو

cattish

<hr> معنی : گله گاو، احشام و اغنام <hr> معانی دیگر : (محلی) حیوانات اهلی روستایی (مانند گاو و گوسفند و اسب)، چهارپا، دام ها، رمه، ستور، احشام، گاوها (اعم از نر و ماده و اخته شده و گوساله)، گواره، (تحقیر آمیز) توده ی مردم، عوام الناس

معنی : گله گاو، احشام و اغنام معانی دیگر : (محلی) حیوانات اهلی روستایی (مانند گاو و گوسفند و اسب)، چهارپا، دام ها، رمه، ستور، احشام، گاوها (اعم از نر و ماده و اخته شده و گوساله)، گواره، (تحقیر آمیز) توده ی مردم، عوام الناس

cattle

cattle fence

<hr> (انگلیس) صفحه ی آهن مشبک که بر کف برخی راه ها می گذارند تا چهار پایان نتوانند از آن رد شده و وارد جاده شوند

(انگلیس) صفحه ی آهن مشبک که بر کف برخی راه ها می گذارند تا چهار پایان نتوانند از آن رد شده و وارد جاده شوند

cattle grid

<hr> 1- بازار خرید و فروش چار پایان 2- (انتقاد آمیز) نمایش هایی که در آن بر گیرایی بدنی و جنسی زنان تکیه می شود (مانند مسابقات زیبایی)

1- بازار خرید و فروش چار پایان 2- (انتقاد آمیز) نمایش هایی که در آن بر گیرایی بدنی و جنسی زنان تکیه می شود (مانند مسابقات زیبایی)

واژه های حرف "c" - انگلیسی به انگلیسی