انگلیسی به انگلیسی

you don't have the guts

you don't know what you are saying

<hr> (خودمانی) نه بابا!، راستی میگی !، عجب !

(خودمانی) نه بابا!، راستی میگی !، عجب !

you don't say

you had better

you had better go

you have a smart mouth

you have hit it

you have nothing to worry about

you have work to do

you joke

<hr> (عامیانه) می دونی !، ببین !

(عامیانه) می دونی !، ببین !

you know

you know what

you may rest assured

you never can tell

you ought to know

<hr> اگر تو به من کمک کنی من هم به تو کمک خواهم کرد

اگر تو به من کمک کنی من هم به تو کمک خواهم کرد

you scratch my back and i'll scratch yours

you shouldn't have

you suck

you there

you'd

you'll

you'll be sorry

you'll hear from me

<hr> معنی : شما هستید <hr> معانی دیگر : مخفف: you are

معنی : شما هستید معانی دیگر : مخفف: you are

you're

you're a dead man

you're barking up the wrong tree

you're going to pay for this

<hr> (عامیانه) کاملا موافقم !، نیازی به گفتن ندارد!، خودم بهتر می دانم !

(عامیانه) کاملا موافقم !، نیازی به گفتن ندارد!، خودم بهتر می دانم !

you're telling me

you're the boss

you're welcome

you've

you've got the wrong guy

you've got to be kidding

you've made your bed now lie in it

youd

youll

<hr> معنی : نو باوه، نورسته، برنا، جوان، تازه، بچگانه، نوین <hr> معانی دیگر : برومند، کم سن، کم سال، کم سن و سال، نوزاد، بچه، کودک، خردسال، (از نظر سن) کوچک، کوچک تر، صغیر، نورس، نوبر، نوچین، پیشرس، نارس، نوپا، نوبنیاد، نوخاسته، جدیدالتاسیس، تر و تازه، با طراوت، جوان نما، پرحرارت، جوانانه، (با: the) جوانان، (با: the) بچه ها، نوباوگان، (زمین شناسی) کنشور، کاوا، کاونده، نافرسوده، بی تجربه، خامدست، ناپخته، ناشی، نوآموز، نوچه، ماه در حالت هلال، هلال، بریگام یانگ (رهبر مورمون ها - امریکایی)

معنی : نو باوه، نورسته، برنا، جوان، تازه، بچگانه، نوین معانی دیگر : برومند، کم سن، کم سال، کم سن و سال، نوزاد، بچه، کودک، خردسال، (از نظر سن) کوچک، کوچک تر، صغیر، نورس، نوبر، نوچین، پیشرس، نارس، نوپا، نوبنیاد، نوخاسته، جدیدالتاسیس، تر و تازه، با طراوت، جوان نما، پرحرارت، جوانانه، (با: the) جوانان، (

young

young and old

young at heart

young audience

<hr> جوانان، نوباوگان، اشخاص تازه نفس یا دارای افکار و روش های تازه، نوباوگان نیروی تازه، شوق جوانی

جوانان، نوباوگان، اشخاص تازه نفس یا دارای افکار و روش های تازه، نوباوگان نیروی تازه، شوق جوانی

واژه های حرف "y" - انگلیسی به انگلیسی