دیکشنری تخصصی

<hr> معنی : اهکی کردن، مکلس کردن، خشک کردن <hr> معانی دیگر : (باحرارت دادن به میزان کمتر از نقطه ی گداز) به صورت پودر یا کلکس در آوردن، (در اثر حرارت زیاد) تبدیل به خاکستر کردن

معنی : اهکی کردن، مکلس کردن، خشک کردن معانی دیگر : (باحرارت دادن به میزان کمتر از نقطه ی گداز) به صورت پودر یا کلکس در آوردن، (در اثر حرارت زیاد) تبدیل به خاکستر کردن

calcine

calcined

calcined clay

calcined flint

calciner

calcining zone

calcio or ancylite

calcio or andyrobertsite

calcioaravaipaite

calciobetafite

calcioburbankite

calciocopiapite

calcioferrite

calciogadolinite

calciohilairite

calciotantite

calciouranoite

calciphibe

calciphile

calciphiles

calciphobe

calciphobes

calciphyre

calciphytes

calcirhyolite

calcirudite

calcis factor

calcisiltite

calcisol

calcisols

calcisyenite

calcitan

<hr> (شیمی) کربنات کلسیم(caco3)، کلسیت، کاربنات اهک

(شیمی) کربنات کلسیم(caco3)، کلسیت، کاربنات اهک

calcite

calcite bubble

calcite limestone or limestone or limestone

calcite or nicols or nicols

calcitite

calcitization

<hr> کلسی تونین (هورمون پلی پپتید که توازن بین کلسیم و فسفات خون را برقرار می کند)

کلسی تونین (هورمون پلی پپتید که توازن بین کلسیم و فسفات خون را برقرار می کند)

calcitonin

calcitostracum

<hr> معنی : کلسیم <hr> معانی دیگر : (شیمی) کلسیم (عنصر نرم و نقره فام که همیشه به صورت ترکیب یافت می شود و ماده ی اصلی استخوان و دندان و صدف است - نشان آن: ca، وزن اتمی: 40/08، شماره ی اتمی: 20، نقطه ی گداز: 839c، نقطه ی جوش: 1484c، چگالی: 1/57)

معنی : کلسیم معانی دیگر : (شیمی) کلسیم (عنصر نرم و نقره فام که همیشه به صورت ترکیب یافت می شود و ماده ی اصلی استخوان و دندان و صدف است - نشان آن: ca، وزن اتمی: 40/08، شماره ی اتمی: 20، نقطه ی گداز: 839c، نقطه ی جوش: 1484c، چگالی: 1/57)

calcium

calcium alginate

calcium aluminate cement

calcium borogluconate

calcium carbonate

calcium carbonate equivalent

<hr> (شیمی) کلرید کلسیم (ترکیب سفید و بلورین به فرمول cacl2)

(شیمی) کلرید کلسیم (ترکیب سفید و بلورین به فرمول cacl2)

calcium chloride

calcium complex soap

واژه های حرف "c" - دیکشنری تخصصی