دیکشنری تخصصی

specified strength

specified stress

specifier

<hr> معنی : تصریح کردن، معین کردن، تعیین کردن، معلوم کردن، ذکر کردن، مشخص کردن، تیین کردن، مخصوصا نام بردن، جنبه خاصی قائل شدن برای <hr> معانی دیگر : نشان دادن، تصریح کردن یا شدن

معنی : تصریح کردن، معین کردن، تعیین کردن، معلوم کردن، ذکر کردن، مشخص کردن، تیین کردن، مخصوصا نام بردن، جنبه خاصی قائل شدن برای معانی دیگر : نشان دادن، تصریح کردن یا شدن

specify

<hr> معنی : نمونه، شخص، مدل، مسطوره، نمونه آزمایش <hr> معانی دیگر : (عامیانه) آدم، فرد، (پزشکی) نمونه برای آزمایش

معنی : نمونه، شخص، مدل، مسطوره، نمونه آزمایش معانی دیگر : (عامیانه) آدم، فرد، (پزشکی) نمونه برای آزمایش

specimen

specimen holder

specimen preparation

specimen signature

specint 92

specker

specking

speckled b fabric

speckled organic matter

specky goods

spect

<hr> معنی : ناظر، تماشاگر، بیننده <hr> معانی دیگر : تماشاچی، دیدور، ماشاچی

معنی : ناظر، تماشاگر، بیننده معانی دیگر : تماشاچی، دیدور، ماشاچی

spectator

spectific address

spectophotmeter

spectra

<hr> معنی : خیالی، روح مانند، روحی، طیفی <hr> معانی دیگر : شبح مانند، روح وار، شبحی، بینایی

معنی : خیالی، روح مانند، روحی، طیفی معانی دیگر : شبح مانند، روح وار، شبحی، بینایی

spectral

spectral absorptivity

spectral analysis

spectral band

spectral band width

spectral characteristic

spectral color

spectral contrnt

spectral decomposition

spectral density

spectral density function

spectral distribution

spectral estimation

spectral factorization

spectral function

spectral intensity

<hr> خط بیناب، خط طیف، خط طیف نوری، نوار طیف نوری

واژه های حرف "s" - دیکشنری تخصصی