انگلیسی به فارسی

<hr> معنی : اب فلز دادن، ابکاری کردن <hr> معانی دیگر : آب فلز دادن، (از راه برق کافت یا الکترولیز) روکش کردن، فلز اب داده

معنی : اب فلز دادن، ابکاری کردن معانی دیگر : آب فلز دادن، (از راه برق کافت یا الکترولیز) روکش کردن، فلز اب داده

electroplate

electroplated

electroplater

electroplates

electroplax

electropneumatic

electropneumatically

electropoion

electropolar

electropolish

<hr> (برق کافت - دارای بار برقی مثبت و گرایش به الکترود منفی) مثبت بار، مثبت گرای

(برق کافت - دارای بار برقی مثبت و گرایش به الکترود منفی) مثبت بار، مثبت گرای

electropositive

electropotential

electropower

electropsychrometer

electropult

electropuncturing

electropyrometer

electroreceptive

electroreduction

electrorefine

electrorefining

electroresection

electroretinogram

electroretinography

electros

electroscission

<hr> معنی : برق سنج، برق نما، برق یاب، تعیین کننده برق <hr> معانی دیگر : (دستگاهی که با آن وجود حتی مقدار کمی برق یا میدان الکتریکی و یا تابشگری اتمی را معلوم می کنند) برق یاب، الکتروسکوپ

معنی : برق سنج، برق نما، برق یاب، تعیین کننده برق معانی دیگر : (دستگاهی که با آن وجود حتی مقدار کمی برق یا میدان الکتریکی و یا تابشگری اتمی را معلوم می کنند) برق یاب، الکتروسکوپ

electroscope

electroscopic

electrosensitive

electrosherardizing

electroshock

<hr> (روان پزشکی) درمان با تکانه (یا ضربه) ی برقی، تکانه درمانی (برقی)

(روان پزشکی) درمان با تکانه (یا ضربه) ی برقی، تکانه درمانی (برقی)

electroshock therapy

electroshocks

electrosleep

<hr> معنی : الکترواستاتیکی <hr> معانی دیگر : (وابسته به الکتریسیته ی ساکن) برق ایستا، ایستابرقی

معنی : الکترواستاتیکی معانی دیگر : (وابسته به الکتریسیته ی ساکن) برق ایستا، ایستابرقی

electrostatic

electrostatic bond

electrostatic charge

<hr> (مولدی که از راه القای ایستا برقی الکتریسیته با ولتاژ زیاد تولید می کند) برق زای ایستا برقی، مولد برق از برق ساکن

(مولدی که از راه القای ایستا برقی الکتریسیته با ولتاژ زیاد تولید می کند) برق زای ایستا برقی، مولد برق از برق ساکن

electrostatic generator

electrostatic precipitation

electrostatic precipitator

electrostatic printer

electrostatic units

<hr> (با فعل مفرد) ایستا برق شناسی، علم برق ساکن، بخشی از علم فیزیک که درباره پدیده های قوه جاذبه ودافعه بارهای الکتریکی گفتگو مینماید، علم برق ساکن، علم خواص الکتریک هنگام بیحرکتى

(با فعل مفرد) ایستا برق شناسی، علم برق ساکن، بخشی از علم فیزیک که درباره پدیده های قوه جاذبه ودافعه بارهای الکتریکی گفتگو مینماید، علم برق ساکن، علم خواص الکتریک هنگام بیحرکتى

واژه های حرف "e" - انگلیسی به فارسی