انگلیسی به فارسی

<hr> (جانور شناسی) گنجشگ پرچین (prunella modularis از تیره ی prunellidae - بومی اروپا)، یکجور سسک

(جانور شناسی) گنجشگ پرچین (prunella modularis از تیره ی prunellidae - بومی اروپا)، یکجور سسک

hedge sparrow

hedge thorn

hedge violet

hedgebe

hedgeberry

hedgeborn

hedgebreaker

hedged

hedgefund

<hr> معنی : جوجه تیغی، خارپشت، راز، ارمجی، ادم ناسازگار <hr> معانی دیگر : (جانورشناسی) جوجه تیغی، خارپشت (تیره ی erinaceidae)، (امریکا) رجوع شود به: porcupine، تخمدان خاردار، خارپشت، ارمجی، جوجه تیغی، ماشین لاروبی، ادم ناسازگار

معنی : جوجه تیغی، خارپشت، راز، ارمجی، ادم ناسازگار معانی دیگر : (جانورشناسی) جوجه تیغی، خارپشت (تیره ی erinaceidae)، (امریکا) رجوع شود به: porcupine، تخمدان خاردار، خارپشت، ارمجی، جوجه تیغی، ماشین لاروبی، ادم ناسازگار

hedgehog

hedgehog cereus

hedgehoggy

hedgehogs

<hr> (به ویژه برای سمپاشی) در ارتفاع کم پرواز کردن، کوته پروازی کردن

(به ویژه برای سمپاشی) در ارتفاع کم پرواز کردن، کوته پروازی کردن

hedgehop

hedgehopped

hedgehopper

hedgehopping

hedgeless

hedgemaking

hedgepigs

<hr> معنی : طفره رو <hr> معانی دیگر : پرچین ساز، چینه ساز، حصارکش

معنی : طفره رو معانی دیگر : پرچین ساز، چینه ساز، حصارکش

hedger

<hr> پرچین، دیواره ی پرچینی، چپر دیوار، ردیف بوته های پرچین، سیاج بند، ردیف خاربن

پرچین، دیواره ی پرچینی، چپر دیوار، ردیف بوته های پرچین، سیاج بند، ردیف خاربن

hedgerow

hedgers

hedges

hedgetaper

hedgeweed

hedgewise

hedgewood

hedgier

hedgiest

<hr> خرید و فروش تامینى، تامین بازرگانى : تبدیل پوششى، مصونیت

خرید و فروش تامینى، تامین بازرگانى : تبدیل پوششى، مصونیت

hedging

hedgingly

hediondilla

<hr> معنی : مربوط بخوشی ولذت <hr> معانی دیگر : وابسته به لذت

معنی : مربوط بخوشی ولذت معانی دیگر : وابسته به لذت

hedonic

hedonical

hedonically

<hr> (بخشی از روانشناسی که با احساس های خوشایند و ناخوشایند سر و کار دارد) خوشی شناسی، اصول خوشی ولذت

(بخشی از روانشناسی که با احساس های خوشایند و ناخوشایند سر و کار دارد) خوشی شناسی، اصول خوشی ولذت

hedonics

<hr> (فلسفه - این عقیده: خوشی بهترین خوبی دنیاست و می تواند بهترین انگیزه ی عمل باشد) لذت گرایی، (روان شناسی - این عقیده: انگیزه ی اعمال انسان گریز از درد و دستیابی به خوشی است) لذت جویی، خوشی گرایی، فلسفه خوشی پرستی وتمتع از لذایذ دنیای زودگذر

(فلسفه - این عقیده: خوشی بهترین خوبی دنیاست و می تواند بهترین انگیزه ی عمل باشد) لذت گرایی، (روان شناسی - این عقیده: انگیزه ی اعمال انسان گریز از درد و دستیابی به خوشی است) لذت جویی، خوشی گرایی، فلسفه خوشی پرستی وتمتع از لذایذ دنیای زودگذر

hedonism

hedonisms

<hr> کسیکه معتقدباصول باشد

hedonist

<hr> معنی : مربوط بخوشی ولذت <hr> معانی دیگر : روانشناسى : لذت جویانه

معنی : مربوط بخوشی ولذت معانی دیگر : روانشناسى : لذت جویانه

واژه های حرف "h" - انگلیسی به فارسی