انگلیسی به فارسی

jebusi

jebusite

jebusitic

jebusitical

jebusitish

jecoral

jecorin

jecorize

jedburgh

jedcock

jeddah

jedding

jeddock

jeed

<hr> معنی : جیپ، اتومبیل نیرومند و جنگی امریکا <hr> معانی دیگر : (اتومبیل نظامی و صحرایی) جیپ

معنی : جیپ، اتومبیل نیرومند و جنگی امریکا معانی دیگر : (اتومبیل نظامی و صحرایی) جیپ

jeep

<hr> (ندا به نشان تاکید یا شگفتی و غیره) ای خدا!، ای بابا!

(ندا به نشان تاکید یا شگفتی و غیره) ای خدا!، ای بابا!

jeepers

jeepneys

jeeps

<hr> معنی : مسخره، ریشخند، طعنه، استهزاء، طنز، سخن مسخره امیز گفتن، هو کردن <hr> معانی دیگر : (معمولا با: at) هو کردن، مورد تمسخر (یا شیشکی یا طعنه و خنده) قرار دادن، لاغیدن، تمسخر، سر و صدا و مرده بادگویی، سر کوفت، طعنه زدن

معنی : مسخره، ریشخند، طعنه، استهزاء، طنز، سخن مسخره امیز گفتن، هو کردن معانی دیگر : (معمولا با: at) هو کردن، مورد تمسخر (یا شیشکی یا طعنه و خنده) قرار دادن، لاغیدن، تمسخر، سر و صدا و مرده بادگویی، سر کوفت، طعنه زدن

jeer

jeered

<hr> طعنه زن، طنزگو، استهزاکننده، ریشخند کن

طعنه زن، طنزگو، استهزاکننده، ریشخند کن

jeerer

jeerers

jeering

<hr> طعنه زنان، استهزاکنان، بطعنه، باستهزا

طعنه زنان، استهزاکنان، بطعنه، باستهزا

jeeringly

jeerproof

jeers

jees

jeetee

jeewhillijers

jeewhillikens

<hr> (ندا به نشان شگفتی یا خشم یا آزردگی و غیره) وای !، آخه !، ای بابا!، خدایا!

(ندا به نشان شگفتی یا خشم یا آزردگی و غیره) وای !، آخه !، ای بابا!، خدایا!

jeez

jefe

jefes

jeff

jefferisite

<hr> توماس جفرسون (سومین رئیس جمهور امریکا)

توماس جفرسون (سومین رئیس جمهور امریکا)

jefferson

jefferson city

jeffersonia

<hr> وابسته به توماس جفرسون و اندیشه های او، جفرسونی، جفرسونی پیرو جفرسون

وابسته به توماس جفرسون و اندیشه های او، جفرسونی، جفرسونی پیرو جفرسون

واژه های حرف "j" - انگلیسی به فارسی