انگلیسی به فارسی

mail out

mail service

mail slot

mail train

mail-order buying

mail-order house

mailability

mailable

<hr> معنی : کیسه مراسلات پستی <hr> معانی دیگر : کیسه ی چرمی برای حمل پست، کیسه ی محمولات پستی (mail pouch هم می گویند)، کیف پستچی

معنی : کیسه مراسلات پستی معانی دیگر : کیسه ی چرمی برای حمل پست، کیسه ی محمولات پستی (mail pouch هم می گویند)، کیف پستچی

mailbag

mailboat

<hr> معنی : صندوق پستی، صندوق پست <hr> معانی دیگر : صندوق پست

معنی : صندوق پستی، صندوق پست معانی دیگر : صندوق پست

mailbox

mailboxes

mailcatcher

mailclad

mailcoach

maildrop

maile

mailed

mailed fist

<hr> معنی : نامه رسان <hr> معانی دیگر : کسی که کارش نوشتن نشانی و پست کردن نامه و محموله است، پاکت، کیسه یا جعبه ای که چیزها را در آن پست می کنند، نورمان مایلر (نویسنده ی امریکایی)، mailman نامه رسان

معنی : نامه رسان معانی دیگر : کسی که کارش نوشتن نشانی و پست کردن نامه و محموله است، پاکت، کیسه یا جعبه ای که چیزها را در آن پست می کنند، نورمان مایلر (نویسنده ی امریکایی)، mailman نامه رسان

mailer

mailers

mailes

mailgram

mailguard

mailie

<hr> (اسکاتلند) مرزعه ی کرایه ای، کرایه ی پرداختی (برای زمین کشاورزی)، فرستادن با پست

(اسکاتلند) مرزعه ی کرایه ای، کرایه ی پرداختی (برای زمین کشاورزی)، فرستادن با پست

mailing

mailing address

<hr> (صورت و اسامی و نشانی مشتریان که برایشان آگهی و غیره پست می کنند) فهرست پستی

(صورت و اسامی و نشانی مشتریان که برایشان آگهی و غیره پست می کنند) فهرست پستی

mailing list

<hr> (استوانه ی مقوایی که پوستر و سایر اوراق بزرگ را در آن می گذارند و پست می کنند) لوله ی پستی

(استوانه ی مقوایی که پوستر و سایر اوراق بزرگ را در آن می گذارند و پست می کنند) لوله ی پستی

mailing tube

mailing-card

maill

maille

maillechort

<hr> معنی : مایو یک تکه <hr> معانی دیگر : جامه ی شنا (به ویژه لباس شنای یک تکه ی زنانه)، مایو، جامه تنگ و چسبان بندبازان و رقاصان

معنی : مایو یک تکه معانی دیگر : جامه ی شنا (به ویژه لباس شنای یک تکه ی زنانه)، مایو، جامه تنگ و چسبان بندبازان و رقاصان

maillot

maillots

maills

<hr> معنی : چاپار، نامه رسان، پستچی <hr> معانی دیگر : نامه بر، بربد

معنی : چاپار، نامه رسان، پستچی معانی دیگر : نامه بر، بربد

mailman

mailpouch

mails

mailsack

mailshot

mailwomen

<hr> معنی : ضرب و جرح، صدمه، نقص عضو، جرح، کسیرا معیوب کردن، چلا ق کردن <hr> معانی دیگر : معلول کردن، ناتوانمند کردن، ناقص العضو کردن، مصدوم کردن، معیوب شدن، اختلال یا ازکارافتادگی عضوی، جرج

معنی : ضرب و جرح، صدمه، نقص عضو، جرح، کسیرا معیوب کردن، چلا ق کردن معانی دیگر : معلول کردن، ناتوانمند کردن، ناقص العضو کردن، مصدوم کردن، معیوب شدن، اختلال یا ازکارافتادگی عضوی، جرج

واژه های حرف "m" - انگلیسی به فارسی