انگلیسی به فارسی

malms

<hr> معنی : شراب شیرین قبرس <hr> معانی دیگر : شراب مامزی (نوعی شراب مادیرا madeira که شیرین و تیره رنگ است)

معنی : شراب شیرین قبرس معانی دیگر : شراب مامزی (نوعی شراب مادیرا madeira که شیرین و تیره رنگ است)

malmsey

malmseys

malmy

<hr> معنی : دچار سوء تغذیه، بد تغذیه شده <hr> معانی دیگر : بدخورا، بدخوراک، بدپرورد، دچار گنده خوری

معنی : دچار سوء تغذیه، بد تغذیه شده معانی دیگر : بدخورا، بدخوراک، بدپرورد، دچار گنده خوری

malnourished

<hr> معنی : سوء تغذیه، تغذیه ناقص، نرسیدن مواد غذایی <hr> معانی دیگر : بدخورایی، بدخوراکی، بدپروردی، گنده خوری

معنی : سوء تغذیه، تغذیه ناقص، نرسیدن مواد غذایی معانی دیگر : بدخورایی، بدخوراکی، بدپروردی، گنده خوری

malnutrition

malo

malobservance

malobservation

maloca

malocchio

maloccluded

<hr> معنی : دارای سوء نیت <hr> معانی دیگر : (دندان پزشکی - بد روی هم قرار گرفتن دندان های بالا و پایین ) بدجفتی

معنی : دارای سوء نیت معانی دیگر : (دندان پزشکی - بد روی هم قرار گرفتن دندان های بالا و پایین ) بدجفتی

malocclusion

malocclusions

<hr> معنی : بوی بد، بوی زننده <hr> معانی دیگر : گند

معنی : بوی بد، بوی زننده معانی دیگر : گند

malodor

malodorant

<hr> معنی : بد بو <hr> معانی دیگر : بدبوی، گند، میگندر، متعفن

معنی : بد بو معانی دیگر : بدبوی، گند، میگندر، متعفن

malodorous

malodorousness

malodors

malodour

malodourous

malojilla

malolactic

malonate

malonic

malonic acid

malonyl

malonylurea

malope

maloperation

malorganization

malorganized

<hr> سر توماس مالوری (نویسنده ی انگلیسی)

سر توماس مالوری (نویسنده ی انگلیسی)

malory

maloti

malouah

malpais

<hr> مارچلو مالپیگی (زیست شناس ایتالیایی)

مارچلو مالپیگی (زیست شناس ایتالیایی)

malpighi

malpighiaceous

<hr> وابسته به کالبد شناس ایتالیایى

وابسته به کالبد شناس ایتالیایى

واژه های حرف "m" - انگلیسی به فارسی