انگلیسی به فارسی

threadmaking

threads

threadway

threadweed

<hr> کرم نخسانه (رجوع شود به: nematode)، کرمک

کرم نخسانه (رجوع شود به: nematode)، کرمک

threadworm

<hr> معنی : چسبناک، نازک، باریک، نخ مانند، رشته رشته، با صدای باریک <hr> معانی دیگر : ضعیف، ریسمانی، نخ سان، نخ نخ، ریسمان ریسمان، نخ دار، پوشیده از ریسمان، الیاف دار، ن&nbsp; مانند

معنی : چسبناک، نازک، باریک، نخ مانند، رشته رشته، با صدای باریک معانی دیگر : ضعیف، ریسمانی، نخ سان، نخ نخ، ریسمان ریسمان، نخ دار، پوشیده از ریسمان، الیاف دار، ن مانند

thready

threap

threaped

threapen

threaper

threapers

threaping

threaps

<hr> معنی : تهدید، تشر <hr> معانی دیگر : هراسه، بیمداد، خطر، سیج، تهدید کردن، ترساندن

معنی : تهدید، تشر معانی دیگر : هراسه، بیمداد، خطر، سیج، تهدید کردن، ترساندن

threat

threated

<hr> معنی : ترساندن، تشر زدن، تهدید کردن <hr> معانی دیگر : بیم دادن، شاخ و شانه کشیدن، (از وقوع چیز ناخوشایند) آگاهی دادن، بیم پراکنی کردن، خبر از چیزی دادن، هشدار دادن، در معرض چیزی قرار دادن، تهدید کردن ترساندن، خبردادن از

معنی : ترساندن، تشر زدن، تهدید کردن معانی دیگر : بیم دادن، شاخ و شانه کشیدن، (از وقوع چیز ناخوشایند) آگاهی دادن، بیم پراکنی کردن، خبر از چیزی دادن، هشدار دادن، در معرض چیزی قرار دادن، تهدید کردن ترساندن، خبردادن از

threaten

threatenable

threatened abortion

<hr> (گیاه یا جانوری که نژاد آن در معرض نابودی است) گونه ی در خطر

(گیاه یا جانوری که نژاد آن در معرض نابودی است) گونه ی در خطر

threatened species

<hr> تهدید کننده، ترساننده

threatener

threateners

threatening

threateningly

threateningness

threatens

threatful

threatfully

threatfulness

threating

threatproof

threave

<hr> معنی : سه، شماره 3 <hr> معانی دیگر : سه (3)، سه تا

معنی : سه، شماره 3 معانی دیگر : سه (3)، سه تا

three

three address

<hr> معنی : هر چیز سه طبقه ای یا سه لایی <hr> معانی دیگر : (در اصل) کشتی جنگی با سه ردیف توپ، کشتی دارای سه عرشه، (ساختمان) سه طبقه، (هر چیز) سه لایه، سه پهنه، هرچیز سه طبقه ای یا سه لایه ای

معنی : هر چیز سه طبقه ای یا سه لایی معانی دیگر : (در اصل) کشتی جنگی با سه ردیف توپ، کشتی دارای سه عرشه، (ساختمان) سه طبقه، (هر چیز) سه لایه، سه پهنه، هرچیز سه طبقه ای یا سه لایه ای

three decker

<hr> سه بعدی، دارای ضخامت یا ژرفا (علاوه بر طول و عرض)

سه بعدی، دارای ضخامت یا ژرفا (علاوه بر طول و عرض)

three dimensional

three dimensional (3-d)

three fold

three gaited

three handed

three hundred

three input adder

<hr> دارای سه پا، سه پایه

three legged

<hr> (برق) سه فاز، در برق سه فاز

(برق) سه فاز، در برق سه فاز

three phase

three piece

<hr> (تخته و غیره) سه لا، سه لایه ای

(تخته و غیره) سه لا، سه لایه ای

three ply

three r's

<hr> سه سطحی (مانند سوهان سه سطحی که اگر آن را از وسط قطع کنند مقطع آن مثلث است)، دارای سه ضلع مساوی، بشکل مثلک، سوهان اهنگری دارای مقطع مثلک شکل

سه سطحی (مانند سوهان سه سطحی که اگر آن را از وسط قطع کنند مقطع آن مثلث است)، دارای سه ضلع مساوی، بشکل مثلک، سوهان اهنگری دارای مقطع مثلک شکل

واژه های حرف "t" - انگلیسی به فارسی