انگلیسی به فارسی

<hr> معنی : تاک، درخت مو، تاکستان ایجاد کردن <hr> معانی دیگر : (گیاه شناسی) نرم ساقه، میوانه، وننگ، مو، رز، چلونک، بیاره

معنی : تاک، درخت مو، تاکستان ایجاد کردن معانی دیگر : (گیاه شناسی) نرم ساقه، میوانه، وننگ، مو، رز، چلونک، بیاره

vine

vine maple

vinea

vineatic

vinedresser

<hr> معنی : سر که <hr> معانی دیگر : (شخص) تندخو، ترشرو، اخمو، (سخن و غیره) تلخ، زننده، تند

معنی : سر که معانی دیگر : (شخص) تندخو، ترشرو، اخمو، (سخن و غیره) تلخ، زننده، تند

vinegar

vinegar eel (or worm)

vinegar fly

vinegar tree

vinegar worm

vinegarer

vinegariness

<hr> معنی : ترش، ترشرو <hr> معانی دیگر : vinegary سرکه ای

معنی : ترش، ترشرو معانی دیگر : vinegary سرکه ای

vinegarish

vinegarishness

vinegarist

vinegarlike

vinegarroon

vinegarweed

<hr> معنی : ترش، سرکهای، ترشرو <hr> معانی دیگر : وابسته به سرکه، سرکه دار، سرکه مانند

معنی : ترش، سرکهای، ترشرو معانی دیگر : وابسته به سرکه، سرکه دار، سرکه مانند

vinegary

vinegerone

vinegrower

vineity

vineland

vineless

viner

<hr> معنی : تاکستان، گرمخانهء مو، موستان، تاکها <hr> معانی دیگر : باغ انگور

معنی : تاکستان، گرمخانهء مو، موستان، تاکها معانی دیگر : باغ انگور

vinery

vinestalk

vinewise

<hr> معنی : تاکستان، موستان، رزستان <hr> معانی دیگر : تاکستان، موستان، رزستان

معنی : تاکستان، موستان، رزستان معانی دیگر : تاکستان، موستان، رزستان

vineyard

vineyarder

vineyarding

vineyardist

vineyards

vingt

vingt-et-un

vingtieme

vingtun

vinhatico

vini-

<hr> وابسته به شراب، شرابی، می دار، شراب دار، مربوط به شراب یا الکل

وابسته به شراب، شرابی، می دار، شراب دار، مربوط به شراب یا الکل

vinic

vinicultural

<hr> کشت درخت انگور، انگورکاری، پرورش انگور شراب، شراب سازی

کشت درخت انگور، انگورکاری، پرورش انگور شراب، شراب سازی

واژه های حرف "v" - انگلیسی به فارسی