انگلیسی به فارسی

violent stream

<hr> معنی : خشمگینانه <hr> معانی دیگر : بزور، جبرا، بعنف، جابرانه، سخت، بشدت، شدیدا، به تندی

معنی : خشمگینانه معانی دیگر : بزور، جبرا، بعنف، جابرانه، سخت، بشدت، شدیدا، به تندی

violently

violer

violescent

<hr> معنی : بنفشه، بنفش، بنفش رنگ <hr> معانی دیگر : (گیاه شناسی) بنفشه (جنس viola از تیره ی violacea)، انواع گل های بنفشه مانند مثل بنفشه ی افریقایی و بنفشه های فرنگی یا pansy، اسم خاص مونث (مخفف: vi)

معنی : بنفشه، بنفش، بنفش رنگ معانی دیگر : (گیاه شناسی) بنفشه (جنس viola از تیره ی violacea)، انواع گل های بنفشه مانند مثل بنفشه ی افریقایی و بنفشه های فرنگی یا pansy، اسم خاص مونث (مخفف: vi)

violet

violet family

violet layer

violet ray

violet suksdorfia

violet wood sorrel

violet-black

violet-coloured

violet-flowered

violet-flowered petunia

violet-pink

violet-scented

violet-streaked

violet-tinged

violet-tinted

violetish

violetlike

violets

violette

violetwise

<hr> معنی : ویولن <hr> معانی دیگر : (ساز زهی) ویولن

معنی : ویولن معانی دیگر : (ساز زهی) ویولن

violin

violin bow

violin family

violin lesson

violin maker

violin making

violin section

violina

violine

violined

violinette

violining

<hr> معنی : ویولنزن، ویولننواز <hr> معانی دیگر : نوازنده ی ویولن، ویولنیست، violist مو

معنی : ویولنزن، ویولننواز معانی دیگر : نوازنده ی ویولن، ویولنیست، violist مو

violinist

violinistic

violinistically

violinists

violinless

violinlike

violinmaker

violino

violins

<hr> معنی : ویولنزن، ویولننواز <hr> معانی دیگر : نوازنده ی ویول، violinist مو

معنی : ویولنزن، ویولننواز معانی دیگر : نوازنده ی ویول، violinist مو

violist

violists

violmaking

واژه های حرف "v" - انگلیسی به فارسی