انگلیسی به فارسی

viral delivery vector

viral haemorrhagic fever

viral hemorrhagic fever

viral hepatitis

viral infection

viral pneumonia

virales

virally

virason

virbius

vire

virelai

virelais

virelay

virelays

virement

viremia

viremias

viremic

virent

<hr> (جانورشناسی) ویرئو (انواع پرندگان حشره خوار از تیره ی vireonidae ـ بومی امریکا)

(جانورشناسی) ویرئو (انواع پرندگان حشره خوار از تیره ی vireonidae ـ بومی امریکا)

vireo

vireonine

vires

virescence

virescent

<hr> (هواشناسی) ابرشاخه، شاخه، ترکه، عصا

(هواشناسی) ابرشاخه، شاخه، ترکه، عصا

virga

virgal

virgas

virgate

virgated

virgates

virgation

virge

virger

<hr> ورجیل (حماسه سرای رومی)

ورجیل (حماسه سرای رومی)

virgil

<hr> بشیوه ligriv شاعر نامی روم

بشیوه ligriv شاعر نامی روم

virgilian

virgilism

<hr> معنی : باکره، خوشه فلک، برج سنبله، استفاده نشده، پاکدامن، عفیف، دست نخورده <hr> معانی دیگر : پوپک، بالست، دختر باکره، دوشیزه، عذرا، بکر، کشت نشده، خالص، ناب، آغازین، اولیه، دست اول، نخستین، نو، تازه، نوین، (مرد) زن ندیده، جماع نکرده، (جانور) هرگز جفتگیری نشده، رجوع شود به: virgo، وابسته به یا متشکل از باکره ها، نجیب، سنبله

معنی : باکره، خوشه فلک، برج سنبله، استفاده نشده، پاکدامن، عفیف، دست نخورده معانی دیگر : پوپک، بالست، دختر باکره، دوشیزه، عذرا، بکر، کشت نشده، خالص، ناب، آغازین، اولیه، دست اول، نخستین، نو، تازه، نوین، (مرد) زن ندیده، جماع نکرده، (جانور) هرگز جفتگیری نشده، رجوع شود به: virgo، وابسته به یا متشکل از با

virgin

<hr> معنی : بکر زایی، از مادر با کره بدنیا امدن <hr> معانی دیگر : (الهیات مسیحی) اعتقاد به تولد عیسی از مریم باکره

معنی : بکر زایی، از مادر با کره بدنیا امدن معانی دیگر : (الهیات مسیحی) اعتقاد به تولد عیسی از مریم باکره

virgin birth

virgin forest

<hr> معنی : مریم باکره، مادر عسیی <hr> معانی دیگر : حضرت مریم

معنی : مریم باکره، مادر عسیی معانی دیگر : حضرت مریم

virgin mary

<hr> یکی از لقب های ملکه الیزابت اول (رجوع شود به: elizabeth)

یکی از لقب های ملکه الیزابت اول (رجوع شود به: elizabeth)

virgin queen

<hr> پشم نو (که قبلا به کار نرفته است)، پشم خام

پشم نو (که قبلا به کار نرفته است)، پشم خام

virgin wool

virgin's bower

virgin's-bower

<hr> معنی : خالص، دست نخورده، بکر، دوشیزهای، باکره مانده <hr> معانی دیگر : وابسته به یا برازنده ی باکره ها، دوشیزه وار، درخور دوشیزه ها، در حالت باکرگی، باکره، پاک، عفیف، (ساز موسیقی قرن 16) ورجینال

معنی : خالص، دست نخورده، بکر، دوشیزهای، باکره مانده معانی دیگر : وابسته به یا برازنده ی باکره ها، دوشیزه وار، درخور دوشیزه ها، در حالت باکرگی، باکره، پاک، عفیف، (ساز موسیقی قرن 16) ورجینال

واژه های حرف "v" - انگلیسی به فارسی