انگلیسی به فارسی

warsled

warsles

warsling

warst

warstled

warstler

warstlers

warstles

<hr> معنی : زگیل، گندمه <hr> معانی دیگر : گوشتین، آژخ، واروک، عیب، خدشه، زگیل دار شدن، زگیل پیدا کردن

معنی : زگیل، گندمه معانی دیگر : گوشتین، آژخ، واروک، عیب، خدشه، زگیل دار شدن، زگیل پیدا کردن

wart

wart hog

warta

wartburg

wartflower

warth

<hr> (جانورشناسی) گراز زگیل دار (phacochoerus aethiopicus)

(جانورشناسی) گراز زگیل دار (phacochoerus aethiopicus)

warthog

warthogs

wartier

wartiest

<hr> دوران جنگ، زمان جنگ، زمان جنگ وابسته به زمان جنگ

دوران جنگ، زمان جنگ، زمان جنگ وابسته به زمان جنگ

wartime

wartimes

wartless

wartlike

wartproof

warts

wartweed

wartwort

<hr> معنی : دارای زگیل، زگیل مانند، زگیل دار <hr> معانی دیگر : زگیل دار، زگیل مانند، دارای زگیل

معنی : دارای زگیل، زگیل مانند، زگیل دار معانی دیگر : زگیل دار، زگیل مانند، دارای زگیل

warty

wartyback

warua

warve

<hr> واریک (دولتمرد انگلیسی)

واریک (دولتمرد انگلیسی)

warwick

warwickite

<hr> شهرستان واریک شایر (در مرکز انگلیس)

شهرستان واریک شایر (در مرکز انگلیس)

warwickshire

warwolf

warwork

warworker

warworks

warworn

<hr> معنی : محتاط، با احتیاط، با ملاحظه، هشیار، بسیار محتاط <hr> معانی دیگر : مواظب، با پروا، دست به عصا، محتاطانه، احتیاط آمیز

معنی : محتاط، با احتیاط، با ملاحظه، هشیار، بسیار محتاط معانی دیگر : مواظب، با پروا، دست به عصا، محتاطانه، احتیاط آمیز

wary

warytree

<hr> معنی : بود <hr> معانی دیگر : (اول شخص مفرد و سوم شخص مفرد از زمان گذشته ی فعل be) بودم

معنی : بود معانی دیگر : (اول شخص مفرد و سوم شخص مفرد از زمان گذشته ی فعل be) بودم

<hr> (گیاه شناسی) واسابی (eutrema wasabi از خانواده ی crucifer - بومی خاور دور)

(گیاه شناسی) واسابی (eutrema wasabi از خانواده ی crucifer - بومی خاور دور)

واژه های حرف "w" - انگلیسی به فارسی