صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ن" - فارسی به انگلیسی
نقره ای کردن
نقره تمام عیار
نقره دار
نقره داغ کردن
نقره ساز
نقره فام
نقره فام (شعر)
نقره فام شدن
نقره فام کردن
نقره کار
نقره کاری
نقره گون
نقره گون (شعر)
نقش
نقش (نمایش - فیلم)
نقش (نمایش و موسیقی)
نقش (نمایشنامه - تئاتر)
نقش آدم بدکار (تئاتر)
نقش آدم دارای سرنوشت غم انگیز (تئاتر)
نقش اصلی (نمایش و فیلم)
نقش اصلی را ایفا کردن
نقش افکن کردن با پروژکتور
نقش افکنه
نقش انداختن
نقش انداختن با مهر
نقش انداختن با پرس
نقش انداز
نقش اندازی
نقش اندازی کردن
نقش اول منفی (ادبیات)
نقش ایفا کردن
نقش ایفا کردن (نمایش و فیلم)
نقش باز
نقش بازی کردن
نقش بازی کردن (تئاتر و سینما)
نقش بازیکن وسط را ایفا کردن
نقش بافته شده در پارچه
نقش بدل بازی کردن
نقش بر آب شدگی
نقش برآب کردن
نقش برجسته
نقش برجسته (معماری و تندیس گری)
نقش برجسته زدن
نقش برزمین شدن
نقش بستن در خاطره
نقش بند
نقش بندی
نقش به همراه شعار
بیشتر