صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "چ" - فارسی به انگلیسی
چرندیات
چرنگیدن
چرو کاندن
چروک
چروک (لباس)
چروک انداختن
چروک دار کردن
چروک دارشدن
چروک شدن
چروک کردن
چروکاندن
چروکیدن
چروکیده
چروکیده شدن
چروکیده شدن در اثر حرارت شدید
چروکیده شدن در اثر فشار
چروکیده کردن
چروکیدگی
چرچیل
چرک
چرک آلودی
چرک الود
چرک تاب
چرک دار
چرک دار (زخم)
چرک داری ورم لثه (دندان پزشکی)
چرک راه (پزشکی)
چرک ریز
چرک زخم و کورک
چرک شدن
چرک نویس
چرک نویس نوشتن
چرک و کثافت
چرک کردن
چرک کردن (زخم)
چرک کردگی
چرک گرفتن
چرک گوش
چرکتاب
چرکدار
چرکنویس
چرکی
چرکی (زخم)
چرکین
چرکین شدن
چرکین کردن
چرکینی
چریدن
بیشتر