شاینگان

شایه

شایورد

<hr> مترادف شایگان : سزاوار، شایسته، فراوان، خزانه، خزینه، گنج، عریض، فراخ، وسیع، شاهوار، بیگار، بیگاری

مترادف شایگان : سزاوار، شایسته، فراوان، خزانه، خزینه، گنج، عریض، فراخ، وسیع، شاهوار، بیگار، بیگاری

شایگان

شاییدن

شایین

<hr> مترادف شب : شام، شامگاه، لیل، زاج <hr> متضاد شب : روز

مترادف شب : شام، شامگاه، لیل، زاج متضاد شب : روز

شب

شب ابستن

شب احیاء

شب ادراری

شب ارا

شب اندیش

شب اول دی ماه

<hr> برابر پارسی : شب خوش

شب بخیر

<hr> برابر پارسی : شام شاد، شب خوش

برابر پارسی : شام شاد، شب خوش

شب به خیر

شب بوزه

شب بوها

شب تاریک

شب تلخ

شب تک

شب حادثه

شب حجره

شب خاطرانگیز

شب خانه

شب خوبی را واستون ارزو میکنم

شب خوش

شب خوش کردن

شب خیز

شب دخت

شب در امدن

شب دراز

شب دراز است وقلندر بیدار

شب را به سر بردن

شب را در جایی ماندن

شب راکنارزده بود

شب روا

شب زده

شب زفاف

<hr> مترادف شب زنده دار : شب باز، قائم اللیل، متهجد، مساهر

مترادف شب زنده دار : شب باز، قائم اللیل، متهجد، مساهر

شب زنده دار

<hr> مترادف شب زنده داری : احیا، بیتوته، تهجد، سهر، شب بیداری، مبیت، مساهرت، یقظه

مترادف شب زنده داری : احیا، بیتوته، تهجد، سهر، شب بیداری، مبیت، مساهرت، یقظه

واژه های حرف "ش" - پیشنهاد کاربران