cazimi

cağrısistemi

<hr> مخفف: (امریکا) وابسته به امواج رادیویی که برای استفاده ی افراد عادی که می خواهند با فرستنده ی خصوصی مخابره کنند کنار گذاشته شده است، رادیوی موج کوتاه که می تواند این امواج را بگیرد، مخفف: (شیمی) کلمبیم

مخفف: (امریکا) وابسته به امواج رادیویی که برای استفاده ی افراد عادی که می خواهند با فرستنده ی خصوصی مخابره کنند کنار گذاشته شده است، رادیوی موج کوتاه که می تواند این امواج را بگیرد، مخفف: (شیمی) کلمبیم

cb1000

<hr> مخفف: بنگاه سخن پراکنی کانادا

مخفف: بنگاه سخن پراکنی کانادا

<hr> کامپیوتر : computer based learning

کامپیوتر : computer based learning

cbnrm

<hr> مخفف: سازمان سخن پراکنی کلمبیا

مخفف: سازمان سخن پراکنی کلمبیا

<hr> کامپیوتر : اموزش بر پایه کامپیوتر

کامپیوتر : اموزش بر پایه کامپیوتر

<hr> مخفف:، کاغذ کاربن، نسخه ی کاغذ کاربنی، چک تضمین شده، (کتاب) فصل ها، انجمن شهر، منشی شهرستان، دانشگاه یا مدرسه ی عالی محلی، مخفف: کاغذ کاربن

مخفف:، کاغذ کاربن، نسخه ی کاغذ کاربنی، چک تضمین شده، (کتاب) فصل ها، انجمن شهر، منشی شهرستان، دانشگاه یا مدرسه ی عالی محلی، مخفف: کاغذ کاربن

ccbs

ccmp

ccn counter

<hr> کامپیوتر : certificate in computer programmingگواهى برنامه نویسى کامپیوتر

کامپیوتر : certificate in computer programmingگواهى برنامه نویسى کامپیوتر

<hr> مخفف: تلویزیون مداربسته

مخفف: تلویزیون مداربسته

cctv

<hr> مخفف: (بیمارستان) بخش قلب

مخفف: (بیمارستان) بخش قلب

<hr> معنی : سی دی <hr> معانی دیگر : (دستگاه های گرام و صوت) لوح فشرده، دیسک فشرده، مخفف:(شیمی) کادمیم، شمع، تخفیف خرید نقدی، حساب سپرده ی ثابت (c/d هم می نویسند)

معنی : سی دی معانی دیگر : (دستگاه های گرام و صوت) لوح فشرده، دیسک فشرده، مخفف:(شیمی) کادمیم، شمع، تخفیف خرید نقدی، حساب سپرده ی ثابت (c/d هم می نویسند)

cd player

cd player and cd

<hr> کامپیوتر : سى دى - رام

cd rom

<hr> مخفف: (امریکا) مرکز مبارزه با بیماری

مخفف: (امریکا) مرکز مبارزه با بیماری

cdjs

cdomain

cdplayes

<hr> مخفف: (شیمی) سیریم، (درذکر تاریخ رویدادها) تاریخ مسیحی (.c.e هم می نویسند)

مخفف: (شیمی) سیریم، (درذکر تاریخ رویدادها) تاریخ مسیحی (.c.e هم می نویسند)

ceanera

cearte an acont

ceasation

<hr> معنی : ایست، توقف، وقفه، ایستادن، گرفتن، متوقف ساختن، موقوف شدن، دست کشیدن <hr> معانی دیگر : باز ایستادن، باز ایستاندن، متوقف شدن یا کردن، دست برداشتن، بند آمدن، پایان دادن یا یافتن، دست برداری، باز ایستی

معنی : ایست، توقف، وقفه، ایستادن، گرفتن، متوقف ساختن، موقوف شدن، دست کشیدن معانی دیگر : باز ایستادن، باز ایستاندن، متوقف شدن یا کردن، دست برداشتن، بند آمدن، پایان دادن یا یافتن، دست برداری، باز ایستی

واژه های حرف "c" - پیشنهاد کاربران