difficult terrain

difficult time

difficult times

difficult to deal with

difficult to root

difficult trip

<hr> معنی : رنج، مشکلات

difficulties

difficultly

<hr> معنی : سختی، مشقت، محظور، اشکال، عقده، مشکل، مضیقه، دشواری، زحمت، گرفتگیری، مخمصه <hr> معانی دیگر : بغرنجی، صعوبت، دقمصه، هچل، گرفتاری، درد سر، مانع، فلاکت، تنگنا، درماندگی، جنگ و دعوا، ستیزگری، جنگ و ستیز، عدم توافق، ناسازگاری، بدقلقی

معنی : سختی، مشقت، محظور، اشکال، عقده، مشکل، مضیقه، دشواری، زحمت، گرفتگیری، مخمصه معانی دیگر : بغرنجی، صعوبت، دقمصه، هچل، گرفتاری، درد سر، مانع، فلاکت، تنگنا، درماندگی، جنگ و دعوا، ستیزگری، جنگ و ستیز، عدم توافق، ناسازگاری، بدقلقی

difficulty

difficulty breathing

difficulty concentrating

difficuly

<hr> معنی : محجوب، دارای عدم اتکاء بنفس <hr> معانی دیگر : فاقد اعتماد به نفس، ناخوداستوار، کم رو، سربه زیر، خجالتی

معنی : محجوب، دارای عدم اتکاء بنفس معانی دیگر : فاقد اعتماد به نفس، ناخوداستوار، کم رو، سربه زیر، خجالتی

diffident

diffidulty

diffie hellman problem

diffracted wave

<hr> معنی : انکسار <hr> معانی دیگر : (فیزیک - نور و غیره) شکست، خمش، تفرق، پراش

معنی : انکسار معانی دیگر : (فیزیک - نور و غیره) شکست، خمش، تفرق، پراش

diffraction

diffraction disc diffraction disk

<hr> (نورشناسی) پراش سنج، پراشنما

(نورشناسی) پراش سنج، پراشنما

diffraction grating

diffraction pattern

diffraction rings

diffraction tomography

diffraction zone

diffractive

diffractometer

<hr> معنی : افشانده، منتشر شده، افشاندن، منتشر کردن، پخش کردن، پراکنده کردن <hr> معانی دیگر : پراکندن، (به هر سو) پاشیدن، اشاعه کردن، نشت کردن، (فیزیک) پخشیدن، پخش کردن یا شدن، (غیر متراکم یا غیر متمرکز) پراکنده، (فیزیک) پخشیده، ساطع، (سخن و نگارش) پر اطناب، پرطول و تفصیل، پرگو، پرحرف، روده دراز، دارای شهوت کلام، پخش شده

معنی : افشانده، منتشر شده، افشاندن، منتشر کردن، پخش کردن، پراکنده کردن معانی دیگر : پراکندن، (به هر سو) پاشیدن، اشاعه کردن، نشت کردن، (فیزیک) پخشیدن، پخش کردن یا شدن، (غیر متراکم یا غیر متمرکز) پراکنده، (فیزیک) پخشیده، ساطع، (سخن و نگارش) پر اطناب، پرطول و تفصیل، پرگو، پرحرف، روده دراز، دارای شهوت ک

واژه های حرف "d" - پیشنهاد کاربران