hyperparameter

hyperparameters

hyperparasitism

hyperparathyroidism

hyperphagia

hyperphagic

hyperpigmentation

<hr> (ریاضی) زیر صفحه، ابر پهنه، سطح مستوی چند بعدی، هامن چند بعدی، شبه صفحه

(ریاضی) زیر صفحه، ابر پهنه، سطح مستوی چند بعدی، هامن چند بعدی، شبه صفحه

hyperplane

<hr> (افزایش ناهنجار یاخته های بافت) فزون دشتاری

(افزایش ناهنجار یاخته های بافت) فزون دشتاری

hyperplasia

hyperplastic obesity

<hr> معنی : پردمی، تنفس خیلی سریع یا عمیق <hr> معانی دیگر : (تنفس تند و ناهنجار) فزون دمی، طب تنفس خیلی سریع یا عمیق غیر طبیعی

معنی : پردمی، تنفس خیلی سریع یا عمیق معانی دیگر : (تنفس تند و ناهنجار) فزون دمی، طب تنفس خیلی سریع یا عمیق غیر طبیعی

hyperpnea

hyperpolarizability

hyperpolarization

hyperpolarized

hyperpolyglot

hyperproducing

hyperprolactinemia

<hr> معنی : تب شدید، درجه حرارت بالاتر از صد <hr> معانی دیگر : (پزشکی) تب شدید، بیش تبی، فزون تبی، طب تب شدید

معنی : تب شدید، درجه حرارت بالاتر از صد معانی دیگر : (پزشکی) تب شدید، بیش تبی، فزون تبی، طب تب شدید

hyperpyrexia

hyperrealism

hyperreality

hyperreflexia

hyperresponsiveness

hypersalivation

hypersecretion

hypersegmentation

hypersegregation

<hr> معنی : حساسیت شدید <hr> معانی دیگر : حساسیت شدید

معنی : حساسیت شدید معانی دیگر : حساسیت شدید

hypersensitivity

hypersensitivity pneumonitis

hypersensitivity type i

hypersexual disorder

<hr> روانشناسى : فزون خواهى جنسى

روانشناسى : فزون خواهى جنسى

hypersexuality

hypersomina

<hr> روانشناسى : خواب زدگى

hypersomnia

hypersomnolence

hypersomnolence disorder

hypersomnolent

<hr> (وابسته به سرعت های ما فوق صوت) بیش از سرعت صدا، ابر صوتی، ماوراء الصوت، دارای سرعتی پنج یا شش برابر امواجصوتی در فضا

(وابسته به سرعت های ما فوق صوت) بیش از سرعت صدا، ابر صوتی، ماوراء الصوت، دارای سرعتی پنج یا شش برابر امواجصوتی در فضا

hypersonic

hypersonic speed

hyperssomnia

hyperstar

hyperstriatum

hypersurface

hypersurfaces

hypersusceptible

hypertelorism

<hr> معنی : فشار خون، افزایش فشار خون، بیماری فشار خون <hr> معانی دیگر : فزون تنش (هرگونه کشیدگی و فشار ناهنجار به ویژه فشار خون شدید)، طب فشار خون

معنی : فشار خون، افزایش فشار خون، بیماری فشار خون معانی دیگر : فزون تنش (هرگونه کشیدگی و فشار ناهنجار به ویژه فشار خون شدید)، طب فشار خون

واژه های حرف "h" - پیشنهاد کاربران