<hr> معنی : چوگان بازی <hr> معانی دیگر : مارکو پولو (جهانگرد ونیزی)

معنی : چوگان بازی معانی دیگر : مارکو پولو (جهانگرد ونیزی)

polo

polo neck

polo shirt

pologne

poloidal

poloman

poloneck

polos

poloto

poloxamer

polska

polta

poltely

<hr> شبح، روح (به ویژه روحی که صداهای اسرار آمیز ایجاد می کند)

شبح، روح (به ویژه روحی که صداهای اسرار آمیز ایجاد می کند)

poltergeist

polts

<hr> پیشوند:، چند، متعدد، چند گونه [polychromatic یا polymorph]، مفرط، زیاده، بس -، پر- [polyphagia]، پیشوندی بمعنی چند و بسیار و بس

پیشوند:، چند، متعدد، چند گونه [polychromatic یا polymorph]، مفرط، زیاده، بس -، پر- [polyphagia]، پیشوندی بمعنی چند و بسیار و بس

poly

poly drug abuse

poly house

poly hydramenious

poly unsaturated fatty acid

polyacenes

polyacryl

<hr> شیمى : پلى اکریلونیتریل

شیمى : پلى اکریلونیتریل

polyacrylonitrile

<hr> (گیاه شناسی) پر دسته، پر برادره

(گیاه شناسی) پر دسته، پر برادره

polyadelphous

polyamine

polyaminosacharide

polyamorous

polyamory

polyarchic polyarchical

polyarchy

polyarthritis

polyatomic ion

polybasic acid

polybrachygamy

<hr> (گیاه شناسی)، پرباره، پربر، چند بار میوه اور در فصل

(گیاه شناسی)، پرباره، پربر، چند بار میوه اور در فصل

polycarpic

polycentric

polycentric chromosome

<hr> (هواداری از بودن چند مرکز قدرت و تصمیم گیری) چند مرکز گرایی

(هواداری از بودن چند مرکز قدرت و تصمیم گیری) چند مرکز گرایی

polycentrism

polycephalous

polychaeta

polychromatic finish

polychromatophilia

polychronicity

polycistronic mrna

polyclave key

polyclimax theory

<hr> معنی : درمانکده، درمانگاه چند بخشی، درمانگاه عمومی <hr> معانی دیگر : پلی کلینیک، درمانکده (درمانگاه چند بخشی)

معنی : درمانکده، درمانگاه چند بخشی، درمانگاه عمومی معانی دیگر : پلی کلینیک، درمانکده (درمانگاه چند بخشی)

واژه های حرف "p" - پیشنهاد کاربران