صفحه اصلی
مترادف و متضاد
واژه های حرف "ت" - مترادف و متضاد
تفوه
تفویض
تفویض اختیارات
تفویض شدن
تفویض مقام کردن
تفویض کردن
تفکر
تفکر امیز
تفکر شده
تفکر و تامل
تفکر و تعمق
تفکر کردن
تفکری
تفکیک
تفکیک شدن
تفکیک و تمیز مطالب از یکدیگر
تفکیک پذیر
تفکیک پذیری
تفکیک کردن
تفکیک کننده
تفکیکپذیر
تفکیکی
تق تق
تق تق کردن
تق کردن
تقا
تقابل
تقارب
تقارب خطوط
تقارن
تقاص
تقاص پس دادن
تقاص گرفتن
تقاضا
تقاضا ثبت کننده
تقاضا داشتن
تقاضا کردن
تقاضا کننده
تقاضامند
تقاضانامه
تقاضای تاخیر در صدور حکم
تقاضای درنگ یا مکی کردن
تقاضای سنگین
تقاضای مجدد
تقاضای کسی را انجام ندادن
تقاضایی
تقاطع
تقاطع کردن
بیشتر