دو وجهی

دو پره ای

دو پشته

دو پهلو

دو پهلو برابر

دو پهلو سخن گفتن

دو چندان کردن

دو یا چند حرف متصل بهم

دوءیت

دوئل

دوئل کردن

دوئل کننده

<hr> مترادف دوا : دارو، درمان، معالجه <hr> برابر پارسی : دارو

مترادف دوا : دارو، درمان، معالجه برابر پارسی : دارو

دوا

دوا دادن

دوا زدن

دوا فروشی

<hr> مترادف دواب : انعام، چهارپایان، ستور <hr> متضاد دواب : جانور، دد <hr> برابر پارسی : چهارپایان، چارپایان

مترادف دواب : انعام، چهارپایان، ستور متضاد دواب : جانور، دد برابر پارسی : چهارپایان، چارپایان

دواب

<hr> مترادف دوات : آمه، جوهردان، دویت، مرکب دان <hr> برابر پارسی : سیاهی دان، دوده دان، دوداب دان

مترادف دوات : آمه، جوهردان، دویت، مرکب دان برابر پارسی : سیاهی دان، دوده دان، دوداب دان

دوات

<hr> مترادف دوار : سرسام، سرگیجه، گردش

مترادف دوار : سرسام، سرگیجه، گردش

دوار

دوار بدور خورشید

دوار سر

دوازده

دوازده تایی

دوازده دوازدهی

دوازده سطحی

دوازده عدد

دوازده گانه

دوازده گوشه

دوازدهم

دوازدهمین

دوازدهمین حرف الفبای انگلیسی

دوازدهه

<hr> مترادف دوافروش : داروخانه دار، داروفروش، عطار

مترادف دوافروش : داروخانه دار، داروفروش، عطار

دوافروش

<hr> مترادف دوام : ابدیت، ادامه، استمرار، ایستادگی، بقا، پافشاری، پایداری، تاب، ثبات، خلود، دیرپایی، دیرش، مقاومت <hr> برابر پارسی : پاینده، جاویدان، پابرجا، دیرندگی

مترادف دوام : ابدیت، ادامه، استمرار، ایستادگی، بقا، پافشاری، پایداری، تاب، ثبات، خلود، دیرپایی، دیرش، مقاومت برابر پارسی : پاینده، جاویدان، پابرجا، دیرندگی

واژه های حرف "د" - مترادف و متضاد