شاه بلوط اروپایی

شاه بوی

شاه تره

شاه توت

شاه تیر

شاه خط

شاه درخت

شاه دگل

شاه سیم

شاه فنر

شاه مات کردن

شاه ماهی

شاه ماهی دوساله

شاه ماهی قرمز

شاه ماهی کوچک

<hr> مترادف شاه نشین : تخت، صدر، کرسی، مقصوره، پایتخت

مترادف شاه نشین : تخت، صدر، کرسی، مقصوره، پایتخت

شاه نشین

شاه پر

شاه پیچ

شاه کش

شاه کلید

شاه یا سلطان دست نشانده

<hr> مترادف شاهانه : پادشاهانه، خسروانه، ملوکانه <hr> متضاد شاهانه : رعیت وار

مترادف شاهانه : پادشاهانه، خسروانه، ملوکانه متضاد شاهانه : رعیت وار

شاهانه

<hr> مترادف شاهباز : باز، شاهین، شهباز، طرلان، قوش

مترادف شاهباز : باز، شاهین، شهباز، طرلان، قوش

شاهباز

<hr> مترادف شاهد : مثال، نمودار، نموده، نمونه، غلام، محبوب، معشوق، مغبچه، تماشاچی، حاضر، حی، گواه، ناظر، شهید <hr> متضاد شاهد : غایب <hr> برابر پارسی : گواه، انجمن، گواهی دهنده

مترادف شاهد : مثال، نمودار، نموده، نمونه، غلام، محبوب، معشوق، مغبچه، تماشاچی، حاضر، حی، گواه، ناظر، شهید متضاد شاهد : غایب برابر پارسی : گواه، انجمن، گواهی دهنده

شاهد

شاهد برای العین

شاهد عینی

شاهدانه

شاهدانه صحرایی

<hr> مترادف شاهدبازی : امردپرستی، غلامبارگی، فسق

مترادف شاهدبازی : امردپرستی، غلامبارگی، فسق

شاهدبازی

شاهدخت

<hr> مترادف شاهراه : اتوبان، بزرگراه، جاده، راه <hr> متضاد شاهراه : کوره راه

مترادف شاهراه : اتوبان، بزرگراه، جاده، راه متضاد شاهراه : کوره راه

شاهراه

شاهراه مخصوص وسایط سریع السیر

شاهرخ

<hr> مترادف شاهرگ : شریان <hr> متضاد شاهرگ : مویرگ

مترادف شاهرگ : شریان متضاد شاهرگ : مویرگ

شاهرگ

شاهرگی

<hr> مترادف شاهزاده : شاپور، شاهپور، شهزاد، شهزاده، ملکزاده <hr> متضاد شاهزاده : گدا

مترادف شاهزاده : شاپور، شاهپور، شهزاد، شهزاده، ملکزاده متضاد شاهزاده : گدا

شاهزاده

شاهزاده خانم

شاهزادگی

شاهسپرم از خانواده نعناعیان

شاهنامه

<hr> مترادف شاهنده : خیر، صالح، محسن <hr> متضاد شاهنده : طالح

مترادف شاهنده : خیر، صالح، محسن متضاد شاهنده : طالح

شاهنده

<hr> مترادف شاهنشاه : پادشاه، سلطان السلاطین، شهریار، ملک

مترادف شاهنشاه : پادشاه، سلطان السلاطین، شهریار، ملک

شاهنشاه

<hr> مترادف شاهنشاهی : امپراطوری، پادشاهی

مترادف شاهنشاهی : امپراطوری، پادشاهی

شاهنشاهی

شاهنشین

<hr> مترادف شاهوار : شایگان، خسروانه، شاهانه، ملوکانه

مترادف شاهوار : شایگان، خسروانه، شاهانه، ملوکانه

شاهوار

شاهکار

<hr> مترادف شاهی : پشیز، صنار، خسروانی، شاهانه، ملوکانه، حکومت، سلطنت <hr> متضاد شاهی : گدایی

مترادف شاهی : پشیز، صنار، خسروانی، شاهانه، ملوکانه، حکومت، سلطنت متضاد شاهی : گدایی

واژه های حرف "ش" - مترادف و متضاد