صفحه اصلی
مترادف و متضاد
واژه های حرف "ی" - مترادف و متضاد
یک چند
یک چندی
یک چنین
یک چهاردهم
یک چهارم
یک چهارم بوشل
یک چهارم پوند
یک چهارم پینت
یک چیزی
یک کاسه
یک کسی
یک کلام
یک کپه ای
یک کیسه
یک کیلوگرم معادل هزار گرم
یک گاز
یک گیل
یک گیلاس مشروب
یک یک
یکان
یکان یکان
یکایک شماری
یکایک شمردن
یکایک شمردنی
یکایک گفتن
یکایکی
یکباره فرو ریختن
یکباره پایین امدن یا افتادن
یکتا
یکتاپرست
یکتاپرستی
یکتایی
یکتیع
یکثلث
یکجا
یکجا فروختن
یکجانبه
یکجهت
یکجور افت درختان میوه
یکجور باقلا
یکجور سوسمار یا مارمولک
یکجور شیرینی
یکجور و همجنس کردن
یکجور پروانه
یکجور کلوچه یاکماج
یکجور گوی بازی
یکجوری
یکدست
بیشتر