صفحه اصلی
فارسی به عربی
واژه های حرف "ت" - فارسی به عربی
تیر انداختن
تیر اندازی
تیر اندازی کردن
تیر اهن
تیر بیرون امده
تیر تلفن و غیره
تیر تلفن وغیره
تیر ته کشتی
تیر حاءل
تیر حامل اعلا ن
تیر دار کردن
تیر رس
تیر سردر
تیر شهاب سنگ اسمانی
تیر عمودی چارچوپ
تیر نشانه
تیر پایه
تیر پرچم
تیر کشیدن
تیر کشیدن (ازدرد)
تیرانداختن
تیرانداز از خفا
تیرانداز ماهر
تیراندازی
تیراژ
تیراژ(روزنامه یامجله)
تیرباران
تیرباران کردن
تیردگل کشتی وامثال ان
تیررس
تیرش به خطا رفت
تیرعمارت
تیرمار
تیره
تیره ء پشت
تیره بخت
تیره رنگ
تیره روز
تیره ساختن جو مذاکرات
تیره مار
تیره و تار
تیره و گرفته
تیره وتار
تیره وگرفته
تیره پشت
تیره کردن
تیرگی
تیرگی روابط
بیشتر