صفحه اصلی
فارسی به عربی
واژه های حرف "خ" - فارسی به عربی
خرچنگ دریایی
خرچنگ گرفتن
خرک جک اتومبیل
خرک ویلن
خرک(برای بالا بردن چرخ) جک اتومبیل
خرگوش
خرگوش صحرایی
خرید
خرید ارزان
خرید ارزان (باا)
خرید کردن
خریدار
خریداری کردن
خریدن
خز
خز دوختن به
خز فروش
خز قاقم
خزان
خزان دار
خزانه
خزانه دار پادشاهی
خزانه داری
خزانه وجوه
خزدار کردن
خزدوز
خزنده
خزه
خزه ء دریایی
خزه دریایی
خزه مانند
خزه گرفته
خزیدن
خس
خسارات
خسارت
خسارت رساندن
خسارت زدن
خسارت وارد اوردن
خسارت وارد کردن
خسارت واردکردن
خسارت وضرر
خسارت گرفت از
خسته
خسته شدن
خسته ومانده شدن
خسته کرد او را
خسته کردن
بیشتر