صفحه اصلی
فارسی به عربی
واژه های حرف "خ" - فارسی به عربی
خسته کردن یاشدن
خسته کننده
خستو
خستگی
خستگی اور
خستگی نا پذیر
خستگی ناپذیر
خسروانه
خسروانی
خسیس
خسیسانه
خش
خش خش
خشت
خشت خام
خشت مال
خشخاش
خشخاش وحشی
خشم
خشم (کسی را) فرونشاندن
خشم الود
خشم اور
خشم زیاد
خشم فرونشاندن
خشم(کسیرا) فرونشاندن
خشمناک
خشمناک شدن
خشمناک گشت
خشمگین
خشمگین ساخت
خشمگین ساختن
خشمگین شدن
خشمگین شدن از
خشمگین کردن
خشمگینانه
خشن
خشن در رفتار
خشن و بی احتیاط
خشن وبی احتیاط
خشنود ساخت او را
خشنود ساختن
خشنود و راضی کردن
خشنود کردن
خشنودی
خشونت
خشونت در رفتار
خشونتهای نژادی
خشک
بیشتر