صفحه اصلی
فارسی به عربی
واژه های حرف "خ" - فارسی به عربی
خشک انداختن
خشک سالی
خشک شدن
خشک کردن
خشکانده شده در افتاب
خشکسالی
خشکش زد
خشکی
خشکی زدن پوست
خصم
خصوصی
خصوصیات
خصوصیات فردی
خصوصیت
خصوصیت نژادی
خصومت
خصومت امیز
خصیصه
خصیه
خط
خط ابرو
خط ابرو(به این شکل{})
خط اتصال
خط استوا
خط اطوی شلوار
خط افق
خط الراس
خط انداختن
خط اهن
خط بر جسته
خط برجسته مخصوص کوران
خط خط کردن
خط خمیده انحناء
خط دار کردن
خط دارکردن
خط راه راه
خط ربط
خط زدن
خط زیرین
خط ساحلی
خط سر
خط سرحدی
خط سیر
خط سیر اتقافی
خط سیر را منحرف کردن
خط سیر مسابقه
خط سیر هوایی
خط شکسته
بیشتر