صفحه اصلی
فارسی به عربی
واژه های حرف "ر" - فارسی به عربی
روبیان
روتختی
روح
روح انتقام
روح بخشیدن
روح دادن
روح پاک یا دانشمند
روح پلید
روحا
روحانی
روحانیون
روحانیون کلیسا
روحی
روحی که زیاد بمحلی امد وشدکند
روحیه
روحیه افراد مردم
روحیه تجاوزکارانه
روحیه جنگجویان
روحیه خود را باختن
روحیه خودرا باختن
رود
رود امازون در امریکای جنوبی
رود فرعی
رود نیل
رود پیچ
رودادن
رودخانه
رودخانه یخ
رودررویی
رودل
روده
روده ( ماهی ) رادر آوردن
روده ای
روده بزرگ
روده دار
روده در اوردن از
روده دراوردن از
روده رادر اوردن
روده محتوی گوشت چرخ شده
روده پای
روده یا چشم و غیره را در اوردن
روده یا چشم و غیره رادر اوردن
روروک سواری کردن
روروک مخصوص بچه ها
روز ازادی
روز بد
روز بعد
روز به روز بر ظرفیت آن افزوده می شود
بیشتر